تحلیل تطبیقی تاثیرات فرهنگی بر روش های تدریس در کشور های مختلف

روش های تدریس به عنوان قلب فرآیند یاددهی-یادگیری، عمیقا تحت تاثیر بافت فرهنگی جامعه ای هستند که در آن به کار گرفته می شوند. فرهنگ، به مثابه مجموعه ای از ارزش ها، باورها، هنجارها و الگوهای رفتاری مشترک، چارچوبی را برای تعاملات درون کلاس درس، نقش معلم و دانش آموز، و انتظارات از فرآیند آموزش فراهم می کند. این مقاله با هدف تحلیل تطبیقی چگونگی تاثیر ابعاد فرهنگی مختلف بر شکل گیری و اجرای روش های تدریس در کشورهای گوناگون، با استفاده از روش مرور ادبیات نظام مند انجام شده است. پایگاه های اطلاعاتی علمی داخلی و بین المللی نظیر SID. ir، Magiran. com، Google Scholar، Scopus، ERIC و Web of Science با استفاده از کلیدواژه های مرتبط مورد جستجو قرار گرفتند و مقالات، کتب و گزارش های مرتبط انتخاب و تحلیل شدند. یافته های این مرور نشان می دهد که ابعاد فرهنگی کلیدی، به ویژه ابعاد معرفی شده توسط هافستد (مانند فاصله قدرت، فردگرایی/جمع گرایی، اجتناب از عدم قطعیت) و سایر چارچوب های فرهنگی (مانند ارتباطات بافت بالا/پایین)، تاثیرات معناداری بر جنبه هایی چون میزان معلم محوری یا دانش آموزمحوری، تاکید بر کار فردی یا گروهی، سبک های ارتباطی در کلاس، نحوه ارائه بازخورد، و روش های ارزشیابی دارند. به عنوان مثال، در فرهنگ های با فاصله قدرت بالا، روش های تدریس اغلب معلم محورتر و رسمی تر است، در حالی که در فرهنگ های با فاصله قدرت پایین، تعامل و مشارکت دانش آموز تشویق می شود. همچنین، فرهنگ های جمع گرا تمایل بیشتری به فعالیت های گروهی و حفظ هارمونی دارند، در مقابل فرهنگ های فردگرا بر دستاوردهای شخصی و رقابت تاکید می ورزند. نتیجه گیری می شود که درک عمیق تاثیرات فرهنگی بر پداگوژی برای توسعه روش های تدریس موثر و متناسب با بافت، بهبود آموزش معلمان، طراحی برنامه های درسی کارآمد و تسهیل تجارب یادگیری مثبت در محیط های آموزشی به ویژه در شرایط بین المللی و چندفرهنگی، امری ضروری است. این مقاله پیشنهاداتی برای معلمان، برنامه ریزان درسی و سیاست گذاران آموزشی در جهت اتخاذ رویکردهای آموزشی حساس به فرهنگ ارائه می دهد.

کلیدواژه ها:

فرهنگ ، روش های تدریس ، آموزش تطبیقی ، ابعاد فرهنگی ، تفاوت های فرهنگی ، پداگوژی بین فرهنگی ، نقش معلم ، تعامل دانش آموز ، کلاس درس چندفرهنگی.