تحلیل کهن الگوی «سایه» در دیوان ملامح من الوجه الامبیذوقلیسی محمد عفیفی مطر
محل انتشار: مجله لسان مبین، دوره: 16، شماره: 59
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 60
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LEM-16-59_003
تاریخ نمایه سازی: 18 فروردین 1404
چکیده مقاله:
اصطلاح کهن الگو نزد یونگ به تمایلات ساختاری نهفته ای اطلاق می شود و گویای محتویات ناخودآگاه جمعی است که در طول سالیان متمادی از طریق تراکم تجربیات روانی در ضمیر ناخودآگاه بشر تکوین یافته است و برای روان شخصیتی هر انسان، کهن الگوهای بسیاری از جمله: نقاب، سایه، آنیما، آنیموس و خود تعریف نموده است که از میان آنها سایه به عنوان ریشه دارترین کهن الگو، نقش به سزایی در بهسازی شخصیت ایفا می کند و عموما به افکار پلید و غرایز حیوانی فرد اطلاق می شود که آن را از دیگران پنهان می کند. این کهن الگو از وجوه مشترک بسیاری از انسانها به ویژه شاعران به شمار می رود و در شعر، نمود عینی تری دارد، و بررسی آثار ادبی از دیدگاه یونگ موجب ظهور رویکردهای نقد کهن الگویی گردید و عرصه ی جدیدی را در تحلیل و نقد متون ادبی، پیش چشم محققان گشود. در این جستار دیوان"ملامح من الوجه الامبیذوقلیسی"محمد عفیفی مطر؛ مطابق کهن الگوی سایه ی یونگ و با روش تحلیل و نقد توصیفی در بوته ی نقد قرار می گیرد تا روشن شود این اشعار تا چه اندازه با این کهن الگو انطباق دارد. برایند پژوهش نشان می دهد که سایه های صاحبان قدرت و متملقان مقام پرست به صورت قساوت، خیانت و ... و سایه های مردم و جامعه به شکل انکار، انتقام و ... عینیت یافته است و بیشتر جنبه های منفی این کهن الگو در اشعار این شاعر، خودنمایی می کند و برای چگونگی گذر از تبعات منفی این کهن الگو، راه حل عملی ارائه نمی شود؛ بلکه بیشتر در حد بیان موضوع، بسنده شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمیدرضا مشایخی
عضو هیات علمی،گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
آنه محمد سقلی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی
مهدی شاهرخ
دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران