اهمال کاری و کمال گرایی دو عامل روان شناختی هستند که می توانند تاثیر قابل توجهی بر
پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته باشند. اهمال کاری، به عنوان تمایل به تعویق انداختن وظایف، اغلب منجر به کاهش بهره وری و افزایش استرس در میان دانش آموزان می شود. این رفتار می تواند ناشی از ترس از شکست، کمبود انگیزه یا مدیریت ضعیف زمان باشد. در مقابل، کمال گرایی با تعیین استانداردهای بیش ازحد بالا برای عملکرد، گاهی اوقات دانش آموزان را به سمت تلاش بیشتر سوق می دهد، اما در عین حال ممکن است باعث اضطراب و نارضایتی از نتایج شود. این مقاله مروری به بررسی این دو سازه و ارتباط آن ها با موفقیت تحصیلی می پردازد. مطالعات نشان می دهند که اهمال کاری معمولا با افت عملکرد تحصیلی همراه است، در حالی که کمال گرایی می تواند اثرات دوگانه مثبت و منفی داشته باشد. در این راستا، پژوهش ها حاکی از آن است که تاثیر اهمال کاری و کمال گرایی به عوامل متعددی از جمله سبک های یادگیری، حمایت اجتماعی و خودتنظیمی بستگی دارد. اهمال کاری غالبا با کاهش اعتمادبه نفس و به تعویق افتادن تکالیف مهم همراه است که این امر می تواند
پیشرفت تحصیلی را مختل کند. از سوی دیگر، کمال گرایی تطبیقی ممکن است انگیزه بخش باشد و به بهبود نمرات منجر شود، اما کمال گرایی ناسازگار اغلب به فلج شدن در برابر تصمیم گیری و ترس از اشتباه می انجامد. این مقاله با مرور تحقیقات پیشین، به تحلیل چگونگی تعامل این دو ویژگی با یکدیگر و تاثیر آن ها بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می پردازد. در نهایت، پیشنهادهایی برای مداخلات آموزشی ارائه می شود تا اثرات منفی این عوامل کاهش یابد و دانش آموزان به سمت موفقیت هدایت شوند.