رابطه بین خط مشی های مدیریت منابع انسانی با نظام جانشین پروری در صنعت بیمه (مورد مطالعه: بیمه البرز)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 99

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MBMM02_046

تاریخ نمایه سازی: 27 اسفند 1403

چکیده مقاله:

هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین خط مشی های مدیریت منابع انسانی با نظام جانشین پروری در صنعت بیمه بود. در مدل مفهومی تحقیق حاضر رابطه بین خط مشی های مدیریت منابع انسانی با نظام جانشین پروری در صنعت بیمه در شرکت بیمه البرز بررسی می شود. در مدل مفهومی تحقیق حاضر برای خط مشی منابع انسانی پنج بعد گزینش، آموزش، ارزیابی عملکرد، مشارکت کارکنان، جبران خدمات که از تحقیق سینگ و لوکتس (۲۰۰۸) و کورشی و همکاران (۲۰۱۰) برداشته شده است استفاده شد. در واقع رابطه این پنج بعد با جانشین پروری بررسی شد. همچنین برای سنجش جانشین پروری هم چهار بعد: تعیین خط مشی، ارزیابی نامزدها، توسعه نامزدها، ارزیابی نظام مدیریت که از تحقیق کیم (۲۰۰۶) استخراج شده است؛ استفاده شد. برای بررسی تحقیق جامعه آماری این تحقیق کارکنان و مدیران اداره کل شرکت بیمه البرز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، کارکنان شرکت انتخاب شد با توجه به اینکه حجم جامعه آماری ۲۴۲ نفر است، لذا تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان ۹۵ درصد برابر ۱۵۰ نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسشنامه استاندارد با ۴۵ سوال که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخصهایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهای همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. براساس نتایج تحقیق مشخص گردید ارزیابی عملکرد با ضریب مسیر ۰.۷۴ بیشترین تاثیر را بر نظام جانشین پروری در صنعت بیمه داشت. مشارکت کارکنان هم با ضریب مسیر ۰.۶۲ با جانشین پروری یکی از متغیرهای بود که بیشترین رابطه را داشت. در کنار این دو متغیر گزینش، آموزش و جبران خدمات نیز با ضرایب مسیر ۰.۴۱، ۰.۵۳ و ۰.۵۹ با نظام جانشین پروری در صنت بیمه رابطه داشت.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

حسن غریبی

کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی گرایش تحول، دانشگاه علامه طباطبایی تهران، دانشکده مدیریت و حسابداری، تهران، ایران

امیر داودآبادی

کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، گرایش توسعه منابع انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، تهران، ایران