نقش استحکام کالبدی و تراکم قطعات در توسعه ی زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهرک بزین، منطقه ۱۰ شهرداری شیراز)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 64

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSHCONF26_194

تاریخ نمایه سازی: 25 اسفند 1403

چکیده مقاله:

مقدمه: زیست پذیری شهری به عنوان مفهومی کلیدی، به کیفیت زندگی در شهرها اشاره دارد و تحت تاثیر عواملی مانند استحکام ساختمانی، تراکم قطعات و وضعیت بافت های ناکارآمد قرار می گیرد. استحکام ساختمان ها و تراکم قطعات، نقش مهمی در دسترسی و ایمنی شهری ایفا می کنند، در حالی که بافت های ناکارآمد چالش هایی برای توسعه پایدار ایجاد می کنند. چرخه نوسازی و بهسازی، راهکاری اساسی برای تبدیل این بافت ها به فضاهای کارآمد و زیست پذیر است.مواد و روش ها:این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و توسعه محور بوده و از لحاظ روش شناسی، رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد. در فرآیند تحلیل داده ها، از تکنیک های تحلیل فضایی بهره گرفته شده است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی زیست پذیری شهری با تمرکز بر دو شاخص مهم، شامل تراکم قطعات و استحکام ساختمان ها در مقیاس محلات شهری (سطوح کوچک تر از مناطق) است. برای دستیابی به این هدف، از ابزارهای نوین مانند سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزارهای Excel، ArcGIS و Google Earth استفاده شده است. نتایج:نتایج نشان می دهد که ۴۷% از بافت محدوده به لحاظ استحکام کالبدی درجه ۱ یا استحکام خوب، ۳۸ % درجه ۲ یا استحکام متوسط و ۲۰% نیز درجه ۳ یا استحکام ضعیف دارند. همچنین، وضعیت واحدهای مسکونی بر حسب دانه بندی نشانگر آن است که ۱۶ % از قطعات زیر ۱۰۰مترمربع و ۸۴ % قطعات بالایی ۱۰۰مترمربع مساحت دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که ۴۷ درصد از بافت محدوده مورد مطالعه از نظر استحکام کالبدی درجه ۱، ۳۸ درصد در درجه ۲، و ۲۰ درصد درجه ۳ قرار دارند. این آمار بیانگر آن است که بخش عمده بافت شهری (بالغ بر ۸۵ درصد) از نظر سازهای در وضعیت قابل قبول تا مطلوبی قرار دارد، اما وجود ۲۰ درصد بافت با استحکام ضعیف، نیازمند توجه فوری برای جلوگیری از تبدیل این مناطق به کانون های فرسودگی است. زیست پذیری شهرک مورد نظر از لحاظ دانه بندی مناسب است و محدودیت برای چرخه بهسازی و نوسازی و به دنبال آن زیست پذیری شهری ایجاد نمی کنند. از دیگر یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که مطالعات زیست پذیری در سطوح خرد (مانند محلات و شهرک ها) نسبت به سطوح کلان تر (مانند مناطق)، نتایج دقیق تر و کاربردی تری ارائه می دهند.

نویسندگان

سید بهزاد محمدی

کارشناس GIS و برنامه ریزی سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری، شهرداری شیراز