نگاه مولوی به قهرمانان داستانهایش در دفتر اول مثنوی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 60

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PAYA-6-72_047

تاریخ نمایه سازی: 19 اسفند 1403

چکیده مقاله:

مثنوی یکی از بزرگ ترین شاه کارهای عرفانی و ادب فارسی است. ساختار داستان در داستان آن و پراکندگی داستان هایش، بستر بسیارمناسبی برای بیان افکار و اندیشه های مولانا گشته است. در میان عناصر تشکیل دهنده داستان، شخصیت، ظرفیت فوق العاده-ای دارد و بیشتر اوقات ستیغ داستان به نیروی شخصیت های داستان به ویژه قهرمان داستان شکل می گیرد و مولوی از این اصل به خوبی بهره برده او قهرمان داستان را در مسیر تفکرات خویش قرار می دهد. مولانا در اندیشه ی داستان سرایی محض نیست لذا قهرمان داستان او سیال است، در یک داستان قهرمان عوض می شود، قهرمان داستان های مثنوی گاه تاویل پذیر و گاه غیر قابل تاویل است، شخصیت اصلی هم از چهره های محبوب و هم از چهره های منفور است. مولوی قهرمان گرا نیست لذا گاهی قهرمان داستانش را به اوج می برد و گاه او را تحقیر می کند. در این پژوهش شخصیت های اصلی داستان های جلد اول مثنوی از لحاظ: پویایی یا ایستایی، پرسناژ، قالبی، قراردادی، کلی، نوعی (تیپ)، تمثیلی، نمادین و همه جانبگی مورد بررسی واقع شده است.

نویسندگان