نقش هوش مصنوعی در تحول ساختار اقتصاد کالن: فرصت ها، چالشها و چشماندازها
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 114
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MEACONF03_145
تاریخ نمایه سازی: 10 اسفند 1403
چکیده مقاله:
هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشرفته ترین فناوری ها در دنیای معاصر، تاثیرات عمیق و گسترده ای بر ساختار اقتصاد کالن دارد. این تاثیرات می توانند در قالب فرصت ها، چالش ها و چشم اندازهای جدید برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شکل بگیرند. با توجه به پیشرفت های روزافزون در زمینه یادگیری ماشین، داده کاوی و تحلیل کالن داده، هوش مصنوعی توانایی ایجاد تحولات بنیادین در صنایع مختلف، از جمله تولید، خدمات و کشاورزی را دارد. به طور خاص، این فناوری می تواند به بهبود بهره وری، کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت محصولات و خدمات کمک کند. فرصت های هوش مصنوعی در اقتصاد کالن شامل افزایش بهره وری، کاهش نابرابری های اقتصادی، بهینه سازی فرآیندهای تجاری و توانمندسازی نیروی کار می شود. بهبود فرآیندهای تصمیم گیری از طریق تحلیل داده های بزرگ و استفاده از الگوریتم های هوشمند، به شرکت ها این امکان را می دهد که واکنش های بهتری به تغییرات بازار نشان دهند و به سرعت به نیازهای مشتریان پاسخ دهند. در نتیجه، این امر می تواند منجر به رشد اقتصادی پایدار و افزایش رقابت پذیری در بازارهای جهانی شود. با این حال، هوش مصنوعی همچنین چالش هایی را به همراه دارد که باید به آنها توجه ویژه ای شود. یکی از بزرگترین چالش ها، نابرابری اقتصادی ناشی از اتوماسیون و جایگزینی نیروی کار انسانی با ربات ها و سیستم های خودکار است. این امر می تواند منجر به بیکاری و کاهش کیفیت زندگی برخی از قشرهای جامعه شود. همچنین، چالش های مربوط به حریم خصوصی و امنیت داده ها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عدم وجود چارچوب های قانونی مناسب برای نظارت بر استفاده از هوش مصنوعی می تواند به سوءاستفاده ها و تبعیض های اجتماعی منجر شود. چشم اندازهای هوش مصنوعی در اقتصاد کالن نشان دهنده تغییرات عمده ای است که در صورت مدیریت صحیح می تواند به ایجاد یک اقتصاد پایدار و مبتنی بر نوآوری منجر شود. با توجه به روندهای جهانی در این حوزه، کشورهای مختلف باید به دقت به بررسی تاثیرات هوش مصنوعی بر بازار کار، صنایع و جامعه بپردازند. این بررسی ها می توانند به ایجاد برنامه های استراتژیک برای انطباق با تغییرات کمک کنند. به علاوه، الزم است که دولت ها و سیاست گذاران با اتخاذ رویکردهای جامع، به سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه و ایجاد زیرساخت های مناسب توجه کنند. این اقدامات می توانند به تقویت بنیان های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی کمک کنند و به تحقق یک آینده بهتر برای نسل های آینده منجر شوند. در نهایت، هوش مصنوعی فرصتی برای نوآوری و تحول در ساختار اقتصاد کالن به وجود می آورد. اگرچه این فناوری چالش هایی را به همراه دارد، اما با رویکردهای مناسب می توان از آن به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف توسعه پایدار و افزایش کیفیت زندگی بهره برداری کرد. به ویژه، توجه به مهارت آموزی و توانمندسازی نیروی کار، تنظیم قوانین و مقررات مناسب، و ایجاد همکاری های بین دستگاهی می تواند به مدیریت چالش ها و بهره برداری از فرصت های هوش مصنوعی کمک کند. این مقاله، تاکید بر ضرورت اتخاذ رویکردهای هوشمندانه و استراتژیک در مواجهه با تحولات ناشی از هوش مصنوعی دارد و بر اهمیت تعامل میان دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی در شکل دهی به آینده ای پایدار و متوازن تاکید می کند. با توجه به این نکات، به نظر می رسد که هوش مصنوعی می تواند نقش کلیدی در تحول ساختار اقتصاد کالن ایفا کند و در عین حال، به توسعه انسانی و بهبود کیفیت زندگی افراد کمک نماید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سید حسن شجاعی
دانشجوی دکتری، گروه مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز، ایران