مقایسه کارایی دو روش "مکمل پیوسته " و "جایگزینی " در مدیریت موجودی قطعات تعمیرپذیر موتور دیزل

این پژوهش باهدف بهبود مد یریت و کنترل موجودی قطعات تعمیرپذیر موتورهای دیزل، یک مدل جامع دوگانه ای ارائه می دهد. این مدل، با درنظرگرفتن نرخ بالای ضایعات در فرایند تعمیر و ضرورت تعویض دورهای قطعات با اقلام نو، بهینه سازی موجودی را در دو بخش اصلی دنبال می کند: موجودی قطعات آماده عرضه به مشتریان و موجودی قطعات خراب آماده تعمیر.روش تحقیق در این پژوهش کاربردی ، ترکیبی از رویکردهای تاریخی ، توصیفی و کم ی است . هدف اصلی ، یافتن راهکارهای عملی برای بهبود مدیریت موجودی قطعات تعمیرپذیر در صنعت بوده است . برای دستیابی به این هدف، پژوهشگر با بهرهگیری از روشهای ترکیبی ، شامل بررسی دادههای تاریخی ، تحلیل توصیفی وضعیت موجود، مصاحبه با خبرگان صنعت و مطالعه منابع اطلاعاتی مختلف ، به جمع آوری اطلاعات جامع پرداخته است . در ادامه ، با استفاده از مدلهای کمی ، این دادهها تحلیل و بهینه سازی شدهاند تا بتوان راهکارهای عملی و قابل اجرا برای بهبود سیستم مدیریت موجودی ارائه داد.مدل پیشنهادی ، رویکردی جامع و انعطافپذیر را برای مدیریت موجودی قطعات تعمیرپذیر ارائه می کند. این مدل با درنظرگرفتن هم زمان تصمیم های خرید قطعات جدید و تعمیر قطعات موجود، به دنبال یافتن بهترین راهکار برای حفظ سطح موجودی مطلوب است . با ارائه فرمولهای ساده برای محاسبه مقادیر بهینه ، مدل پیشنهادی ابزاری کارآمد برای تصمیم گیری در این حوزه فراهم می کند.نتایج پژوهش نشان می دهد که روشهای پیشنهادی (مکمل پیوسته و جایگزینی ) نسبت به روش سنتی Q، عملکرد بهتری در کنترل موجودی دارند. تحلیل دقیق تر هزینه ها نیز حاکی از آن است که روش مکمل پیوسته به طور متوسط هزینه های ثابت کمتری نسبت به روش جایگزینی دارد. این پژوهش با رفع برخی محدودیت های پژوهش های پیشین در حوزه کنترل موجودی قطعات تعمیرپذیر، گامی موثر در جهت توسعه دانش در این زمینه محسوب می شود.

کلیدواژه ها:

قطعات تعمیرپذیر ، موتور دیزل ، مدیریت موجودی ، سیستم مدیریت موجودی ، بهینه سازی ، مدل دوگانه ، روش مکمل پیوسته ، روش جایگزینی