بررسی ارتباط بین بهزیستی ذهنی و کفایت اجتماعی با نقش میانجی تنهایی اجتماعی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)
محل انتشار: اولین همایش بین المللی آموزش و پرورش با رویکرد مدارس هوشمند، معلمان خلاق و دانش آموزان متفکر در افق ۱۴۰۴
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 38
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONEF01_1413
تاریخ نمایه سازی: 16 بهمن 1403
چکیده مقاله:
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین بهزیستی ذهنی و کفایت اجتماعی با نقش میانجی تنهایی اجتماعی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) شهر اردبیل بود. با توجه به اینکه محقق از نتایج تحقیق به صورت مستقیم می تواند استفاده کند، لذا تحقیق از منظر هدف کاربردی بود. علاوه بر این، داده های این تحقیق همگی عینی (کمی) بود و لذا از منظر ماهیت نیز تحقیق کمی بود. از نظر روش اجرا هم تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختار) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان اردبیل در سال ۱۴۰۲ بودند که تعداد آنان در حدود ۲۴۰۰ نفر بود. با توجه به اینکه حجم جامعه آماری در حدود ۲۴۰۰ نفر بود لذا به استناد فرمول کوکران تعداد ۳۳۱ نفر با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس به عنوان نمونه آزمودنی ها انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها مقیاس بهزیستی ذهنی کییز، اشموتکین و ریف (۲۰۰۳)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان (SELSA-S) و پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر (۱۹۹۰) بودند. یافته ها حاکی از آن هستند که بهزیستی ذهنی به صورت مستقیم و به صورت غیرمستقیم با میانجی گری تنهایی اجتماعی می تواند با کفایت اجتماعی رابطه داشته باشد (sig<۰.۰۵). در نهایت می توان نتیجه گرفت که با بهبود بهزیستی ذهنی و کاهش تنهایی اجتماعی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) می توان کفایت اجتماعی آنان را نیز افزایش داد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مهسا جمالی
دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، اردبیل، ایران
رقیه محمدی
گروه آموزش روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، اردبیل، ایران