بررسی و مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 185
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HLSPCONF09_058
تاریخ نمایه سازی: 7 بهمن 1403
چکیده مقاله:
اختلال (به انگلیسی: Disorder) در لغتنامه دهخدا، بی نظمی و آشفتگی و در فرهنگ عمید، به هم خوردگی و آشفتگی نامیده شده است. اختلال ممکن است به الگوهای تصادفی، غیر منظم و آشفته اشاره کند. اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نوعی اختلال روانی است که افراد را در هر سنی و در جنبه های مختلف زندگی تحت تاثیر قرار می دهد. این اختلال زمانی رخ می دهد که فرد در چرخه ای از وسواس و اجبار گرفتار شود. اختلال وسواس (OCD) شامل افکار، تصاویر ذهنی و اصرارهای ناخواسته و آزاردهنده ای است که به طور ناگهانی در ذهن فرد ظاهر می شوند و احساسات ناخوشایندی را ایجاد می کنند. این افراد برای کاهش اضطراب ناشی از این وسواس های فکری، دست به انجام رفتارهای تکراری و اجباری (وسواس عملی) می زنند. او سی دی باعث اختلال در عملکرد روزمره افراد شده و بر زندگی آنها تاثیر منفی می گذارد. درمان شناختی-رفتاری و درمان دارویی از جمله راه های موثر برای مدیریت این اختلال هستند. به طور کلی با توجه به شیوع علائم وسواس فکری عملی (OCD) به نظر می رسد باید اقدامات لازم برای جلوگیری از عود آن انجام شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی (ST) و طرحواره درمانی هیجانی (EST) بر تنظیم هیجان بیماران مبتلا به OCD بود. این مطالعه نیمه تجربی بر روی ۲۴ بیمار مبتلا به OSC در سه گروه EST (n=۸)، ST (n=۸) و شاهد (n=۸) انجام شد. گروه های مداخله جلسات EST و ST را دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس وسواس عملی مادزلی (MOCAI) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) در چهار مرحله پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری یک و سه ماهه جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون MANOVA استفاده شد. اگرچه هر دو روش ST و EST بر بهبود تنظیم هیجان و OCD تاثیر داشتند، اما EST بر بهبود تنظیم هیجان موثرتر بود. بنابراین، توصیه می شود EST با حجم نمونه بزرگتر در افراد مبتلا به OCD در نظر گرفته شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
علی محمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، استان زنجان، ایران
زهرا دهقانی
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه ملایر، استان همدان، ایران
مریم آریانی
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نایین، استان اصفهان، ایران
آرزو بلادرنگ
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارومیه، استان آذربایجان غربی، ایران.