مدیریت اسلامی و مدیریت غیر اسلامی (غربی )
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 43
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HSLCONF16_107
تاریخ نمایه سازی: 19 دی 1403
چکیده مقاله:
مدیریت اسلامی واجد خصوصیات و ویژگی هایی است که می تواند در موفقیت یک جامعه یا سازمان نقش اساسی ایفا نماید، این ویژگی ها در بطن دستورها، توصیه ها، نظرها و شیوه های به کار گرفته شده توسط پیشوایان دین ، حضور و وجود عینی داشته است ؛ ولی برای استفاده از آن در سطوح سازمانی و کاربردی کردن آنها در سازمان ها، نیاز به کار پیشگامانه و دور از هراس و خود کم بینی صاحب نظران و عالمان مدیریت و تحقیق و پژوهش مستمر در این جهت دارد؛ مشکلی که در این میان وجود دارد، استفاده از منابع غربی مدیریت به جای تولید منابع بومی به عنوان راه گشای سازگار با فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با وجود اساتید معتبر و دانشمند این حوزه در دانشگاه های کشور، کمتر به آن توجه شده است . بهتر است در این بازنویسی ها و اقتباس ها، حداقل به گونه ای شایسته ، مقایسه ، تطبیق و تمایزات مدیریت کلاسیک و نوین غربی با مدیریت اسلامی و ایرانی نیز مورد عنایت قرار گیرد.مدیریت اسلامی و مدیریت غیر اسلامی (غربی ) مدیریت از دیدگاه صاحب نظران غربی ، در واقع به کار بردنمجموعه ای از تکنیک ها و روش های ابزاری است تا مدیر و سازمان (و در سطح بالاتر، جامعه ) را به اهداف تعیین شده برساند. این امر، فی نفسه چندان بد و مذموم نیست ؛ در واقع هنگامی که بحث حفظ شان و مرتبت انسان ها در سازمان و جامعه مطرح می شود و تعالی انسان ها و رشد آنها در مسیر الهی در اولویت اول قرار می گیرد و سازمان اسلامی جای انسان سازمانی را می گیرد، وجوه تفاوت دو دیدگاه به صورت عمده پدیدار می شود.به عبارت دیگر، به نظر می رسد در دیدگاه صاحب نظران غربی که مدیریت و رهبری را تعریف کرده اند، انجام دادن کار و نیل به هدف رهبرومدیر، به وسیله ی انسان ها و سازمان مطرح است و در این راستا، هنروتوانایی مدیر و رهبر در به کار گرفتن همه ی قابلیت های پیروان و کارکنان و چگونگی افزایش این توانایی در به کارگیری این قابلیت ها، جان کلام و نقطه ی اصلی توجه صاحب نظران غربی علوم مدیریت است . در حالی که از نظر اسلام، چگونگی به کارگیری قابلیت های پیروان و نیل به هدف، نحوه ی اعتلاء و رشد معنوی کارکنان، و سیر آن ها به سوی خداوند نیز از اقلام تعیین کننده و مهم است که مقدم بر رسیدن به هدف است . در واقع در این رویکرد، مدیر و رهبر تنها در چارچوبی از محدودیت ها که ارزش های الهی و اسلامی برای وی تعیین کرده اند، مجاز به ارائه ی دستور و رهنمود است . مقایسه ی این دو رویکرد نشان دهنده ی جایگاه برتر و متکامل تر مدیریت اسلامی است که جدا از مقوله ی هدف، به چگونگی نیل به آن و نیز تعالی انسان های سازمان نیز توجه می کند و این چیزی بیش از آن است که در مدیریت غربی مورد توجه قرار داشته و مطمع نظر است . مروری بر تحقیق های انجام شده درخصوص مدیریت و خاصه رهبری در جوامع غربی ، نشان می دهد که رویکردهای جدید رهبری و مدیریت ، به ارزش های انسانی و اخلاقی توجه ی روز افزونی داشته و سهم آن را در افزایش اثربخشی ، بیش از پیش مهم و تعیین کننده یافته اند. مواردی مانند صداقت و راستگویی ، تعهد، وفاداری، تواضع ، عدالت و مواردی از این قبیل که در دیدگاه اسلام مبانی اساسی در روابط رهبران و پیروان در هر سطح به شمار رفته و از بدو ظهور اسلام به وسیله ی پیامبر (ص) و سپس ائمه ی معصومین (ع)موردتوجه قرارگرفته و به شکل های گوناگون و متفاوت ولی با محتوای مشابه و درراستای هم توصیه شده اند به تازگی مورد توجه صاحب نظران علوم مدیریت درغرب قرارگرفته اند
نویسندگان
محمدحسن دهقان
عضوهیات علمی دانشگاه