مطالعه جامعه شناختی نقش مداخله گرایانه سرمایه اجتماعی در تاثیر گذاری حکمرانی خوب بر ادراک حق به شهر (مورد مطالعه شهروندان بالای بیست سال شهر ماکو )

مفهوم حق بر شهر که اولین بار توسط جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور در سال ۱۹۶۸ مطرح گردید به شرح تاثیر منفی اقتصاد سرمایه داری بر شهرها می پردازد بر اساس این نظریه شهر تبدیل به کالایی شده است که فقط برای انباشت سرمایه بکار می رود. وی برای معکوس ساختن این پدیده، به دنبال آن است که ساکنان شهر، از حق بر شهر که دارای ابعادی مانند عدالت فضایی ، شمولیت اجتماعی ، مشارکت شهری ، تعلق شهری ، حق شهروندیت شهری ، حق سلامت شهری و ... می باشد، برخوردار گردند. روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان بالای ۲۰ سال ساکن شهر ماکو به تعداد ۳۳۳۲۸ نفر که از این تعداد، ۵۰۰ نفر طبق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران با واریانس بدست آمده از پیش آزمونی به تعداد ۵۰ پاسخگو و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ، نتایج نشان داد متغیر حکمرانی خوب به طور مستقیم، ۵۶ درصد و به صورت غیر مستقیم ( از طریق سرمایه اجتماعی) ۱۳ درصد بر متغیر ادراک حق به شهر تاثیر داشته است. متغیر سرمایه اجتماعی نیز به طور مستقیم، ۲۵ درصد بر متغیر یاد شده، تاثیر گذار بوده است. نتایج حاصل آمده با لحاظ اثرات کل نشان می دهد که متغیر حکمرانی خوب به میزان ۶۹ درصد بر متغیر ادراک حق به شهر تاثیر گذار بوده است؛ همچنین مجموع متغیرهای مانده در مدل رگرسیونی توانسته اند ۵۳ درصد از تغییرات متغیر ادراک حق به شهر را تبیین نمایند.

کلیدواژه ها:

ادراک حق به شهر ، سرمایه اجتماعی ، حکمرانی خوب شهری ، شهر ماکو