بررسی تاثیر استراتژی کسب و کار و کیفیت سود بر مدیریت کیفیت جامع در شرکت فولاد مبارکه اصفهان

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر استراتژی کسب و کار و کیفیت سود بر مدیریت کیفیت جامع در شرکت فولاد مبارکه اصفهان انجام می شود. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران حوزه مدیریت ارشد تولید و معاونت نیروی انسانی شرکت فولاد مبارکه اصفهان به تعداد ۷۰ نفر می باشد. حجم نمونه با فرمول کوکران ۵۹ نفر به دست آمد. ابزار جمع آوری داد ها، سه پرسشنامه استاندارد استراتژی کسب و کار، کیفیت سود و مدیریت کیفیت جامع می باشد. برای اندازه گیری روایی پرسشنامه ها از روش محتوایی و برای تعیین پایایی آن آلفای کرونباخ محاسبه گردید. برای همه متغیرها آلفای کرونباخ بالای ۷/۰ به دست آمد و پایایی مورد تایید قرار گرفت. برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و برای تحلیل داده ها از آزمون پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد استراتژی کسب و کار بر مدیریت کیفیت جامع در شرکت فولاد مبارکه اصفهان تاثیرگذار است. کیفیت سود بر مدیریت کیفیت جامع در شرکت فولاد مبارکه اصفهان تاثیرگذار است. استراتژی کسب و کار و کیفیت سود بصورت توام بر مدیریت کیفیت جامع در شرکت فولاد مبارکه اصفهان تاثیرگذار است. این ارتباط نشان می دهد که با بهبود استراتژی های کسب و کار و افزایش کیفیت سود، می توان به بهینه سازی فرآیندهای مدیریت کیفیت جامع دست یافت. به طور کلی، این یافته ها تاکید می کند که ترکیب استراتژی های کسب و کار و کیفیت سود می تواند به ارتقاء سطح کیفیت و کارایی در عملیات شرکت کمک کند و در نهایت به افزایش رضایت مشتریان و بهبود عملکرد کلی سازمان منجر شود.

کلیدواژه ها:

استراتژی کسب و کار ، کیفیت سود ، مدیریت کیفیت جامع ، شرکت فولاد مبارکه اصفهان