مطالعه توان گذردهی گسل ها به عنوان معبر انتقال آلاینده های زیست محیطی بروش های ژئوفیزیکی
محل انتشار: فصلنامه پژوهش های دانش زمین، دوره: 15، شماره: 4
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 58
فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ESRJ-15-4_007
تاریخ نمایه سازی: 13 آذر 1403
چکیده مقاله:
مقدمه با توجه به اهمیت موضوع آلودگی و پیامدهای نامطلوب بر اکوسیستم و زندگی مردم، مطالعه تغییرات کمی و کیفی منابع آب و خاک و سنگ و کشف علل آن جهت ارائه راهکارهای پیشگیرانه تعیین کننده می باشد. عوامل متعددی در آلایندگی منابع آب و خاک تاثیر دارند که در این ارتباط نقش گسلها به عنوان مسیر و کانالی برای انتقال آلودگی حایز اهمیت است و کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش ضمن بررسی عوامل یاد شده به طور خاص نقش گسلها به عنوان معبری برای انتقال آلاینده مورد توجه قرار میگیرد. در این خصوص زمین شناسی زیست محیطی معدن شهید شکوری در شرق اهر (شمال غرب ایران) به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مواد و روشها در این مطالعه ابتدا با گردآوری دادههای زمینشناسی و تکتونیک منطقه محدودههای گسلی با روشهای مطالعات ژئوفیزیکی مورد کاوش قرار میگیرند تا انتقال پذیری گسلها ارزیابی گردد. تهیه نقشهها و برشهای پربند ژئوفیزیکی و سپس تهیه و پردازش نقشهها و شبه مقطعها امکان شناسایی محدودههای با پتانسیل ذخیره سیال و نفوذپذیر و دارای قابلیت برای انتقال سیالات را در مقایسه با نتایج آنالیزهای سنجش از دور فراهم میسازد. به طور خلاصه باید گفت روند مطالعات به این ترتیب است که ابتدا مبادرت به تهیه لایههای اطلاعاتی شامل شبکه هیدروگرافی، عناصر تکتونیکی، خطوارهها و ... با استفاده از نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، بررسی عکسهای هوایی و پردازش تصاویر ماهوارهای شده. سپس لایههای اطلاعاتی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در نتیجه ارتباط بین خطوارهها، عناصر تکتونیکی و نوتکتونیکی، شبکه هیدروگرافی و شیب توپوگرافی با منابع آب موجود در منطقه مورد مطالعه، بررسی شده تا مناطق گسلی بالقوه دارای پتانسیل انتقال سیالات شناسایی شود. بهطور کلی با در نظر گرفتن اینکه اغلب آبخوانهای مرتبط با سازندهای سخت تحت کنترل تکتونیک (tectonic control) بوده و در ارتباط با خطوارههای گسلی شکل گرفته و توسعه مییابند از این رو مراحل زیر در اکتشافات ژئوفیزیکی دنبال شده است: ۱) شناسایی گسلها در صحرا و بررسی خصوصیات صحرایی آنها ۲) طراحی آزمایشهای ژئوفیزیکی بر اساس اطلاعات بدست آمده از تلفیق روشهای مختلف یاد شده ۳) اجرای سونداژهای ژئوفیزیک و اجرای سونداژهای شاهد ۴) تهیه مقاطع VES و سپس تهیه برشهای شبه مقطع (pseudo) ژئوالکتریک و استفاده از دادههای بدست آمده ۵) بررسی میزان درزهداری واحدها و گسلها ۶) بررسی نتایج و تحلیل و شناسایی نفوذپذیری گسلها و تحلیل آنها نتایج و بحث مقایسه برشها برای طول فرستندههای مختلف نشان داد که در بخشهای شمال، و میانی منطقه مورد مطالعه مقاومتها عمدتا خیلی کم و به کمتر از ۳۰ اهم متر میرسد و مقایسه این مقاومتها با مقادیر مشابه در سونداژهای ژئوالکتریک مختلف نیز دلالت بر این دارد که مقاومتهای مذکور در محدوده مطالعاتی به سنگهای هوازده به رس مربوط هستند. بدلیل وجود همین واحدهای رسدار پدیده هم ارزی نیز در محدوده مورد مطالعه وجود دارد. رس نفوذپذیری ناچیز و و یا ناتراوا است. هم چنین گسلهای این بخشها نیز عمدتا زون خرد شده رسی و ناترا وا دارند و هسته گسلی شان نیز چنین خصوصیاتی دارد. بررسی نتایج کاوشهای تحت الارضی نشان داده است که در بقیه بخشها نیزمحدوده مطالعاتی از واحدهای ناتراوا یا بسیار کم تراوای آذرین تشکیل شده است و اغلب گسلهای فراوانی که در منطقه وجود دارد (بجز چند مورد که نتایج آنها ذکر شده) نیز زونهای گسلی ناتراوا ویا بسیار کم تراوایی دارند. در بخشهای جنوب شرق، غرب و جنوب منطقه مورد مطالعه مقاومتها بیشتر هستند و به ۶۰ تا ۸۰ اهم متر میرسد و مقایسه این مقاومتها با مقادیر مشابه در سونداژهای ژئوالکتریک مختلف نیز دلالت بر این دارد که مقاومتهای مذکور در محدوده مطالعاتی به سنگهای آذرین و آذرآواری کم تا ناتراوا که در محدوده مطالعاتی بهطور گسترده وجود دارند مربوط هستند. نتیجهگیری بررسی و مقایسه نقشههای هم مقاومت ویژه ظاهری نشان میدهد که گسلهای دارای پتانسیل انتقالپذیری سیال در محدوده شمال شرق روستای زای لیک و بخش شمال غرب (خارج از محدوده ثبتی شرکت - محل سونداژ ۷) در منطقه وجود دارد. جهت پی جویی دقیقتر محدودههای دارای چنین پتانسیل هایی، برشهای شبه مقطع و برشهای هم مقاومت ویژه ظاهری مورد مقایسه قرار گرفتهاند. به این ترتیب گسلهای دارای پتانسیل انتقالپذیری اکتشاف شده در محدوده سونداژهای ۷ و ۱۶ در ارتباط با برخی بخشهای آبرفتی و نیز زونهای گسلی است که بهطور محلی باعث خرد شدگی و افزایش نفوذپذیری و شکلگیری آبخوان گسلی در این محدودهها گردیده است، مرتبط هستند. در نهایت با توجه به خصوصیات نفوذپذیری بدست آمده موقعیت سونداژهای مذکور به عنوان مواردی که ریسک انتقال آلودگی دارند معرفی شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهزاد زمانی قره چمنی
گروه علوم زمین، دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :