تحلیل انگاره های تفسیری در آیه تعدد زوجات
محل انتشار: تحقیقات علوم قرآن و حدیث، دوره: 21، شماره: 3
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 80
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_TQH-21-3_002
تاریخ نمایه سازی: 12 آذر 1403
چکیده مقاله:
نبود پیوند آشکار بین صدر و ذیل آیه سوم سوره مبارکه نساء، باعث پدید آمدن چالشی ترین دیدگاههای تفسیری در ذیل آیه شده است. مجموع این دیدگاهها تحت سه انگاره قابل دسته بندی هستند: «انگاره مبتنی بر سیاق»، «انگاره مبتنی بر سبب نزول» و «انگاره مبتنی بر تحریف و گسست». دو انگاره نخست در پی کشف پیوند عبارات آیه می باشد؛ ولی انگاره اخیر، تلاش در این راستا را بی حاصل دانسته است. پژوهش پیش رو با تاکید بر جریان شناسی تفسیری و با تکیه بر مطالعه تاریخی منابع تفسیری، در صدد تحلیل سه انگاره فوق می باشد، تا از این رهگذر عوامل شکل گیری، توسعه و یا افول هر انگاره در دوره های مختلف زمانی مشخص گردد. نتیجه آنکه «انگاره مبتنی بر سیاق» که عموما زادبوم آنها مدرسه تفسیری مکه می باشد و تا مدرسه تفسیری عراق نیز توسعه یافته، با وجود آنکه شانس این را پیدا نمود که تا چندین سده به حیات خود ادامه دهد؛ اما هرگز نتوانست به انگاره ای برتر تبدیل شود. در مقابل، «انگاره مبتنی بر سبب نزول» که در بوم مدینه متولد شد و با همت محدثان به توسعه و شهرت رسید از آغاز سده سوم هجری برای اولین بار وارد حوزه تفسیر شد و به مرور زمان به انگاره ای بی رقیب بدل گشت و به واسطه تصریح شیخ طوسی مبنی بر تعلق آن به حوزه تفسیری شیعه، چندین سده نیز مورد توجه مفسران شیعه بود. قرن ششم هجری نقطه آغاز «انگاره مبتنی بر تحریف و گسست» محسوب می شود که در دوره صفویه مفسران اخباری حیاتی دوباره به این انگاره می بخشند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زهره اخوان مقدم
دانشیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم (دانشکده علوم قرآنی تهران)
علی آهنگ
استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم (دانشکده علوم قرآنی بجنورد)