بررسی نمادهای عرفانی در مثنوی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 119
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SREE-5-25_019
تاریخ نمایه سازی: 10 آذر 1403
چکیده مقاله:
اگر خواسته شود که در باب تفکرات عرفانی مولوی تحقیق شود، شاید بهترین راه تحلیل کلیات شمس باشد؛ ولی اگر هدف شناخت برداشت های او از زندگی و دین باشد، بررسی غزل هایش نتیجه ای در برنخواهد داشت. به این منظور مثنوی انتخاب بهتری است. مولوی در تدوین این اثر قصد تعلیم و اندرزگویی داشته و راه های وصول به خدا و معرفت نفس را می آموزد. بعضی را نظر بر این است که مولوی اساسا در قالب های صوفی گری امام محمد غزالی نمی گنجد. و می گویند: مثنوی او گاهی حتی با اصول صوفی گری مانند «نفرت از دنیا و عشق به خدا»، «فنای در خود و بقای در خدا» و تخلص به اخلاق الله» نیز در تعارض است. بر عکس مثنوی بیشتر با مسائلی از قبیل «حیات دینی روح» و «اشتیاق روح به اتحاد با حق» درگیر است. اما با دقت در مفاهیم مثنوی معلوم می شود که مولوی اندیشه ای فراتر از همه چیز داشته و به عبارت دیگر صلح کل بوده است و اگر تفاوت هایی میان سلوک وی با اندیشه های امثال امام محمد غزالی وجود دارد اما با آن در تعارض نیست. مثنوی، منتخب بدون نظم و ترتیبی از تمامی اندیشه های فلسفی و کلامی جهان اسلامی از آغاز تا قرن هفتم هجری است. مولوی هرچه در هر دستگاه فکری درست یافته است، انتخاب کرده است. رشته ای که این نکات نامرتبط را به یکدیگر پیوند داده است، داستان های مثنوی است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عصمت منصورزاده
دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان