نقش نظام آموزشی در توسعه ی کارآفرینی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 33

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCEUMA01_121

تاریخ نمایه سازی: 6 آذر 1403

چکیده مقاله:

امروزه بر اکثر دولتمردان و سیاستگذاران آشکار شده است که می توانند از طریق نظام آموزشی بر فراگیران تاثیر بگذارند و به این طریق میزان کارآفرینی را در جامعه افزایش دهند. اگر نظام آموزشی به گونه ای باشد که افراد بتوانند علاوه بر کسب دانش ، چگونگی استفاده از آن را در محیط و بازار کار و دنیای کسب و کار گسترش دهند، تعداد کارآفرینان و به دنبال آن کسب و کارهای تازه زیاد خواهد شد. مک لارتی (۲۰۰۵)، پترمن و کندی (۲۰۰۳) به ترتیب ، در مطالعات شان به این نتیجه می رسند که نظام آموزشی از طریق آموزش کارآفرینی سبب شده که فارغ التحصیلان ، ایده کسب و کار خود را در دوران تحصیل ترسیم کنند و کسب و کاری را برای خود راه اندازی کنند و نیت ، تجربه و تمایلاتشان به کارآفرین شدن افزایش یابد. در همین رابطه ماسال ویبا (۲۰۱۰) اذعان دارد که نظام های آموزشی با اجرای آموزش کارآفرینی ، سبب می شوند که فراگیران با فعالیت های گوناگون مرتبط با یادگیری مواجه شوند و این نوع آموزش آنها را در دستیابی به مهارت های اکتشاف آماده می سازد. بنابراین سیستم های آموزشی بایستی برای ترقی و پیشرفت آموزش کارآفرینی بیاندیشند؛ چرا که نسل جوان نیاز دارند که بدانند چطور در برابر محیط های ناامن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر بازار کار به طور انعطاف پذیر عمل کنند. ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گردد که فارغ التحصیلان بتوانند در آینده به صورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند (اوسمان، ۱۹۹۸، نقل در صالحی عمران و رستمی ، ۱۳۸۷). اما (میلر، ۱۹۹۳، نقل در احمدی و همکاران ، ۱۳۸۸) بر این عقیده است که بیشتر معلمان ، مشاوران مدارس و حتی دانشگاه ها، دارای روح کارآفرینانه نیستند. زیرا در یک نظام بسیار سازمان یافته مشغول به فعالیت هستند. همچنین (سیمسک و ایلدریم ، ۲۰۰۰) معتقدند برنامه درسی هنرستان ها باید ویژگی هایی مانند پاسخگویی به نیازهای ویژه منطقه ای، نیازهای فردی و اقتصاد جامعه بازار کار مبتنی بر نیاز را داشته باشند، در حالی که این ویژگی ها در نظام هایی که به صورت متمرکز اداره می شوند، کمتر مشاهده می شود. به طور حتم ، عوامل سازمانی نقش قطعی در خلاقیت ایفا می کنند. از روش های مهم متبلور کردن خلاقیت در سازمان ها، خصوصا سازمان های آموزشی ، ایجاد ساختار خلاق و انعطاف پذیر می باشد؛ بدین گونه که آئین نامه ها، بخشنامه ها و مقررات رسمی حاکم نباشد و زمینه برای مشارکت عمومی و پرورش روحیه خلاقیت و نوآوری در افراد فراهم گردد و ساختار انعطاف پذیر، محرک ، پذیرای نظرات و اندیشه های جدید، مشارکت جو و پویا فراهم باشد. بنابراین توجه عمده به فرهنگ کارآفرینی جدید، که مبتنی بر نوآوری بازار محور، فرصت طلبی و ریسک پذیری است ، با نظام اداری و بوروکراتیک قدیمی که صرفا بر تصمیم گیری و کنترل متمرکز تکیه می کرد، مغایرت اساسی دارد. می توان گفت برای پرورش افراد کارآفرین باید سازمان های آموزشی ، سازمانی انعطاف پذیر، کارآمد، خلاق ، نوآور و کارآفرین باشند تا بتوانند در برابر تغییر و تحولات انعطاف داشته باشند و افراد کارآفرین تربیت کنند.

نویسندگان

شیما حسنی

کارشناس تربیت بدنی