تجسم زمان دورانی در راستای گذار از سوگ، در تاریخ بیهقی(با تمرکز بر داستان حسنک)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 101

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI14_038

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1403

چکیده مقاله:

با وجود برخی نظریه ها مبنی بر گذار بشر از دوره اساطیری، هنوز می توان تاثیر اساطیر در آثار مختلف، به ویژه آثار ادبی هنری را مشاهده کرد. از جمله این آثار ادبی که پیوندی تنگاتنگ با تاریخ دارد، تاریخ بیهقی است. در پژوهش پیش رو که با روش تحلیلی توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام می شود، به بررسی داستان حسنک از کتاب تاریخ بیهقی، بر اساس دیدگاه میرچا الیاده می پردازیم. در این داستان که به سوگ می انجامد، عباراتی وجود دارد که یادآور گونه ای بینش اساطیری است: زمان غیرهمگن قدسی که جلوه ای دورانی دارد؛ این شیوه نگاه به زمان، گرچه با سویه تاریخی اثر بیهقی، همسو نیست، در سویه ادبی اثر جلوه گر می شود و گذار از اندوه سنگین سوگ حسنک را بر مخاطب و البته شخص ابوالفضل بیهقی، تسهیل می کند. بیهقی از تنهایی حسنک بر دار، تصویری شگفت می آفریند و در پی آن، بی درنگ آن را به تولد از شکم مادر تشبیه می کند. در رویه این متن، تاریخ در جریان است و در لایه ژرف تر، این نگرش اساطیری است که کار گذار از سوگ را با باور به دورانی بودن زمان پیش می برد.

نویسندگان

علی صادقی منش

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران