فضیلت عدم فضیلت
محل انتشار: نخستین همایش بین المللی فلسفه حقوق
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 31
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CPHL01_018
تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1403
چکیده مقاله:
اخلاق فضیلت از عصر ارسطو تا دوران آکوئیناس فراگیرترین اندیشه اخلاقی و گاه حقوقی بوده است ، اما با پیدایش نظام های اخلاقی رقیب به رغم تلاش فضیلت گرایان پس از روشنگری رفته رفته سیطره خود را در قلمرو اندیشه از دست داد. با این حال در دهه های اخیر برخی اندیشمندان اخلاقی از جمله ویلیامز و لورنس به احیای اخلاق فضیلت همت نهادهاند تا دنیای تهی از فضیلت را باری دیگر به سوی فضیلت رهبری کنند. از این رهگذر بازنگری مفاهیم حقوقی نوین با نظام بازاندیشیده اخلاق فضیلت مورد توجه گروهی از اندیشمندان قرار گرفته است . اینان می کوشند نوعی سازگاری را میان فضیلت و آزادی گرایی و همچنین نظام حق های بشری پی افکنند و نظام حقوقی را بر مبنای اخلاق فضیلت بازسازی کنند.هر چند حقوق فضیلت مدار در تدابیر پیش گیری رشد مدار یا سیاست گذاری های فرهنگی اجتماعی می تواند با تکیه بر معیار شکوفایی و رشد فردی ایدههای اخلاقی قابل اعتنایی ارایه دهد اما نگرانی هایی را نیز در قلمرو حق های بشری و ارزشگذاری های جنایی رقم می زند. قلمرویی که به ادعای اندیشه اثباتگرایانه حقوقی یا حتی اخلاق تکلیف گرا شاید چشم پوشی از معیار فضیلت در آن نه تنها دوری از اخلاق نیست بلکه خود نوعی فضیلت است .اندیشه فضیلت گرا که اغلب اجرای کمالگرایانه ایدهها را جست و جو می کند با اصل رواداری نیز دچار چالش خواهد بود به ویژه اگر همچنان تیز بودن فضیلتی برای شمشیر باشد و به کارگیری شمشیر تیز کمالی برای آن. مساله اصلی وقتی رخ می نماید که دولت را مرجع داری صلاحیت برای شناسایی و ترویج فضیلت ها بدانیم ، امری که تاریخ شواهد خوبی از آن در یاد ندارد.
کلیدواژه ها:
اخلاق فضیلت . فضیلت گرایی . تکلیف گرایی . کمال گرایی .
نویسندگان
قاسم محمدی
عضو هیات علمی گر ه حقوق اسلامی. دانشکده حقوق. دانشگاه شهید بهشتی.تهران