رابطه بین هوش عاطفی با مدیریت منابع انسانی، رهبری اثر بخش گروه و پیشرفت شغلی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 137

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MODIRACONF11_008

تاریخ نمایه سازی: 12 آبان 1403

چکیده مقاله:

امروزه اکثر سازمان ها برای حفظ موقعیت رقابتی خود نیاز به تغییر سریع دارند. تغییرات سریع مستلزم ان است که سازمان ها دارای رهبران و کارکنانی باشند که انطباق پذیربوده و به صورت موثر کار کنند، بطور مداوم سیستم ها و فرایندها را بهبود بخشند و مشتری مدار باشند رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقاء و رشد در محیط های جدید، ویژگی های خاصی را می طلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. یکی از مهم رین خصیصه ها که می تواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند،هوش هیجانی است. هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجان های و احساسات در توانمندی های انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می سازند هوش عاطفی هم یکی از جدیدترین مفاهیمی است که پا به حیطه مدیریت گذاشته است، اگرچه که این مقوله تحت عنوان هوش اجتماعی از پیشینه بالایی برخوردار است تحقیقات اخیر سعی بر آن دارند که اهمیت هوش عاطفی و تاثیر آن را بر اثر بخشی سازمان بررسی کنند در چندین تحقیق اظهار شده است که هوش عاطفی می تواند پیش بینی کننده خوبی برای رفتارهای رهبری تحول بخش باشد

نویسندگان

نرجس بلال حبشی

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن ایران