مقایسه فروش تابلو سهراب سپهری و عباس کیارستمی در هفدهمین حراج تهران با تکیه بر نظریه جامعه شناسی بوردیو

موضوع این پژوهش مقایسه فروش تابلو سهراب سپهری و عباس کیارستمی در هفدهمین حراج تهران با تکیه بر نظریه جامعه شناسی بوردیو است. ابتدا به بررسی تعاریف و برداشتهای مختلف از نقاشی و تابلوهای نقاشی سهراب سپهری و عباس کیارستمی در هفدهمین حراج تهران و نظریه جامعه شناسی بوردیو پرداخته شده است. برای بررسی و تحلیل بیشتر موضوع کتب و منابع مورد نظر جمع آوری ویادداشت برداری صورت گرفت نتایج این پژوهش نشان داد که اولا که سهراب سپهری و عباس کیارستمی به مانند بسیاری از بزرگان هنر در ایران با هدفمندی و سیاست خاصی به نقاسی و عکاسی پرداخته اند، چرا که سادگی و بی پیرایه بودن در آثار آنها ابتدا عامه پسند و با کنکاش علم و درایت در آنها شکوفا می شد. ثانیا، با توجه به ذهن کاشف و فکر آگاه هر مخاطب و بیننده ای قادر خواهد بود مسائل مورد بحث نقاشی ها و عکاسی های آنان را کشف کند و شایدیکی از مسائل مهم در فروش بالای تابلوهای نقاشی سهراب سپهری در هفدهمین حراج تهران همین موضوع بوده است.

کلیدواژه ها:

سهراب سپهری عباس کیارستمی حراج تهران ، نظریه ، بوردیو