تفسیرهای هویت بصری

آیا خلق اثر هنری با تاثیر از حس آمیزی طبیعی ممکن است؟ جستجو در دنیای گسترده هنر، ما را به هنرمندانی می رساند که به باز آفرینی ذهنیت خاصی که در افراد دارای حس آمیزی وجود دارد پرداخته و آثاری هنری خلق کرده اند. «کرتین ون کامپن«(Crétien van Campen) - پژوهشگر هلندی- در مقاله ای با عنوان «حس آمیزی و تجربه هنری» با بررسی آثار نوین به ویژه دو هنرمند روس «الکساندر اسکریابین»-موسیقیدان- و واسیلی کاندینسکی – نقاش- استدلال کرد: اگرچه آن ها دچار حس آمیزی طبیعی نبوده اند، اما آثار خود را بر مبنای بازآفرینی آگاهانه حس آمیزی خلق کرده اند. اکثر ما قادر به آمیختن مفاهیم صدا و نقاشی به عنوان یک فرم بصری نیستیم. اما برای کسانی مثل ملیسا مک کراکن که دچار سینستت (Synesthete)، کسانی که تحریک یکی از حواس پنج گانه در آن ها، به تحریک حس دیگری منجر می شود و به عبارتی حواس آن ها به هم متصلند، این آثار می توانند دیده و شنیده شوند و برای آن ها این یک اتفاق طبیعی است! هویت بصری یا Visual Identity کاراکتریست که همانند نماینده برند ما قرار است ما را معرفی کند. پس شما با انتخاب یک کاراکتر جذاب می توانید آن طور که شایسته برندتان هست در ذهن مخاطبان باقی بمانید. از این رو با قرار دادن عناصر مختلفی مانند پالت رنگی، لوگو، فونت، الگو و تصاویر می توانیم هویت بصری دلخواهمان را بسازیم. بنابراین اگر بخواهیم یک تعریف خودمانی و جذاب تر از هویت بصری داشته باشیم باید بگوییم هویت بصری هنر ثبت یک برند در ناخوداگاه عموم مردم است به طوری که با مجموعه ای از المان ها و رنگ ها خصوصیات برند خود را به مردم نشان می دهیم و وجه تمایزی با سایر کسب و کار ها ایجاد می کنیم. پس در واقع هویت بصری شما قرار است همانند یک شخصیت منحصر به فرد کسب و کار شما را معرفی کرده و در خاطر مردم باقی بماند؛ بدین صورت برای دیجیتال برندینگ اولین قدم داشتن هویت بصری مناسب است.

کلیدواژه ها:

حس آمیزی ، هویت بصری ، هنر ، برند ، تجربه هنری