چالشهای وکالت بلاعزل و حقوق طرفین نسبت به مورد وکالت

تنظیم وکالت بلاعزل در دفاتر اسناد رسمی از جمله اسناد رسمی مهمی است که بین مردم مرسوم و متداول است . این اسناد نوعا در مواردی تنظیم می شود که شخصی مال دارای سند رسمی را به دیگری فروخته اما بنا به جهاتی مانند لزوم اخذ استعلامات از ادارات، وجود موانع و مشکلات برای تنظیم سند، قصد فروش مال توسط خریدار، عدم لزوم قانونی تنظیم سند رسمی ، و ... امکان تنظیم سند رسمی میسر نبوده و یا چنین قصدی وجود ندارد. در مورد وکالت بلاعزل این سوال و در حقیقت چالش اساسی مطرح است که آیا این نوع وکالت در مقام بیع است و بر خلاف مقتضای وکالت یا مفاد این عقد در نفس وکالت موثر است و اصولا می توان در این مورد قاعدهای استخراج نمود یا باید قائل به تفکیک شد؟ این نوشتار که به شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته است ، بر این فرضیه استوار است که وکالت بلاعزل در غیر روابط خانوادگی مبتنی بر فرض قانونی موضوع ماده ۶۷۹ ق.م است و و نه تنها تنظیم وکالت بلاعزل ضمن عقد لازم یا شرط عدم عزل وکیل بر خلاف مقتضای ذات این عقد نیست ، بلکه امکان اثبات خلاف این فرضیه مبنی بر درخواست عزل وکیل یا محدود نمودن اختیارات وی پذیرفته نبوده و امکان فسخ وکالت از سوی موکل نیز وجود ندارد. علاوه بر این طرح دعوای ابطال آن با ادعای عدم فروش نیز وجود در رویه قضایی پذیرفته نشده است . از این رو موکل در راستای حق نظارتی خود و الزام و کیل در جهت پس دادن حساب دوره تصدی خود می تواند اقدام نماید.

کلیدواژه ها:

وکالت بلاعزل ، شیوه تنظیم ، مقتضای ذات ، حق فروش ، حساب دوره وکالت ، ابطال وکالت .