بررسی مقایسه ای کشف و شهود در"مثنوی" مولانا با کشف و شهود در "مکاشفات "مایستر اکهارت

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 135

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADCONF05_195

تاریخ نمایه سازی: 9 مهر 1403

چکیده مقاله:

شناخت خدا و رسیدن به آن از طریق کشف وشهود، از مسایل مهم عرفانی است، که از دیرباز تا به امروز نظرتمامی عرفای جهان را به خود معطوف داشته است. مثنوی مولانا را می توان نوعی حکایت سفرمعنوی و عرفانیدانست؛ که ضمن به تصویر کشیدن تعالیم و مفاهیم عرفانی به مکاشفات آفاقی و انفسی پرداخته است. و با برخیاز الگوهای عرفانی آنار اندیشمندان غربی مطابقت هایی داشته است، از جمله عارف و شاعر آلمانی تبار،مایستراکهارت، که او نیز همانند مولاناه تجربه ی زیسته و سلوک عرفانی خود را در کتاب "مکاشفات" و باروش شاعرانه، به تصویر کشیده است و راه رسیدن به حق را در طریق عشق ومعرفت. و درنهایت، ارمیدندر خدا می داند. با این توضیح دراین پژو هش سعی شده است تا اندیشه ی این دو عارف و شاعر شرق و غرب، بهروش مقایسه ی نمونه ی اشعارشان با برداشت از نظریه ی" و.ت.استیس" (W.T.Stace) در مورد مکاشفات؛سنجیده شود. تا نمایان گردد که هردو اندیشمند از طریق آموزه های دینی خود، عارفانه و شاعرانه برآنند تا راهسلوک را از دل آغازکرده و از طریق اتحاد نفس با خداوند، و به کارگیری نیروی عشق به عنوان والاترین جذبهدر کشف وشهود و فنای در ذات حق، میان انسانی که در عالم خاک است و خدایی که درهمه ی عوالم به ویژه عالم معنا ظهور پیدا می کند پیوند برقرار کنند.

نویسندگان

پروانه ذوالفقاری فر

کارشناس ارشد ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت