بررسی تطابق مرگ رستم و فرجام خاندان وی در شاهنامه فردوسی با میتوس زمستان در نظریه نورتروپ فرای

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADCONF05_139

تاریخ نمایه سازی: 9 مهر 1403

چکیده مقاله:

از رویکردهای مهم در مطالعات اسطوره شناختی متون ادبی، نظریات نورتروپ فرای در این خصوص است. فرای اسطوره شناسی با تعلقات ساختارگرایانه است اما در نظریاتش به انعکاس گفتمان دوره و اجتماعی که آثار ادبی با پیرنگ اسطوره ای در آنها تولید شده، توجه شده است دراین مقاله که داده های آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده و با شیوه توصیفی- تحلیلی نگارش شده است، روایت مرگ رستم در شاهنامه بامیتوس زمستان در الگوی فرای مطابقت داده شد. فریب رسنم توسط نابرادری اش شغاد و مغلوب قوانین طبیعت گشتن علی رغم شکست -ناپذیری های سابق و سقوط در چاه و مرگ غافل گیر کننده اش با مراحل شش گانه میتوس زمستان همسان است. از طرفی پیشبرد روند داستانبرخلاف انتظار مخاطب نیز آن ر در زمره گونه ادبی طنز و ایرونی قرار می دهد که این گونه ادبی با میتوس زمستان در اراء فرای مقترن است.نمادهایی نظیر فال بد اخترشناسان در آغاز داستان، دعوت قهرمان به چالش توسط پیک شرور در قالب شغاد و نیز کهن الگوی چاه که حاویمعانی همچون تاریکی، غم، ظلمت و نابودی است، موجب شکل گیری تصویری دوزخی از جهان و سرنوشت تلخ قهرمان در پایان داستان می شود.تقارن مرگ رستم در شاهنامه به دست نابرادری اش با سرآمدن دور پهلوانی در این حماسه ادبی، می تواند بازتابی از نگرش تلخ فردوسی به دورهو احوال اجتماعی زمانه اش مبنی بر برادرکشی و عدم وجود خصایص پهلوانی و افول فهرمانان باشد.

نویسندگان

زهرا احمدی

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد هنر اسلامی (نگارگری) دانشگاه هنر اسلامی تبریز