نقد کهن الگوی «مرگ» در منظومه های غنایی فارسی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 115

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MTCONF08_125

تاریخ نمایه سازی: 9 مهر 1403

چکیده مقاله:

کهن الگوها ی سرنمون هاا تجلی ناخوداگاه جمعی هستند که در زمان ها و مکان های متفاوت به صور همسان نمود می یابند. یکی از این کهن الگوها مرگ است که در منظومه های عاشقانه در کنار کهن الگوی عشق نمود می یابد. کهن الگوی مرگ در کنار عشق، به صور مختلف در منظومه های فارسی دیده می شود پیوند دو کهن الگوی عشق و مرگ همان است که بانام «لیستوت» (;li:bəsˌto';t]Liebestod:']) شناخته شده است. اصطلاح ادبی لیبستوت «liebestod» برگرفته از «Liebe» (عشق) و «Tod» (مرگ) آلمانی است. وصف عشاقی کد فر جام عشق خود را در مرگ می جویند. این امر گاه به صورت طبیعی، گاه به صورت مرگ خودخواسته و گاه مرگ تحمیلی از سوی رقیب یا دشمن دیده می شود که این مقاله به شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی آنهامی پر دازد.

نویسندگان

عاتکه رسمی

دانشیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

سکینه رسمی

استاد دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی، دانشگاه تبریز