جبر و اختیار در اشعار فردوسی، خیام و مولوی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 82
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EJPS09_100
تاریخ نمایه سازی: 5 مهر 1403
چکیده مقاله:
تقدیر و سرنوشت و چگونگی آن در آثار ادیبانی چون فردوسی، خیام و مولوی بازتابی گسترده داشته و از اهمیتی عظیم برخوردار بوده است. سه شاعر مزبور در برخورد با این موضوع از منظر مختلف به بحث و تحلیل نشسته اند و هر یک از دریچه ای به تفسیر آن همت گماشته اند و برای معضلات مربوط به جبر و اختیار پاسخی ارایه نموده اند. این پژوهش با روش کتابخانه ای در صدد بررسی موضوع مزبور برآمده است. در این تحقیق، گفته شده که هر سه شاعر هم به جبر و هم به اختیار اعتقاد داشته اند. فردوسی آنجایی که از زبان خود سخن میگوید، اختیارگراست و آنجایی که از منابع خود نقل قصه میکند به جهت تسلط اندیشه زروانی جبرگراست. خیام نیز چنین است. وی به جبر علمی، دینی و فلسفی معتقد است و آن را در رباعیات ظاهر ساخته است، اما در عین حال به اختیار هم توجه دارد. در باب مولوی هم وی از دیدگاهی عرفانی به موضوع جبر و اختیار نگریسته و نگاهی جبری-اختیاری را آشکار نموده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد درزی
استادیار پایه ۴ (هیات علمی جامعه المصطفی العالمیه)،
صبغت اله احمدی
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی گلستان