رابطه باورهای خرافی و ناگویی هیجانی مادران با وسواس فکری عملی نوجوانان

هدف از پژوهش حال حاضر رابطه باورهای خرافی و ناگویی هیجانی مادران با وسواس فکری عملی نوجوانان بود. این پژوهشاز نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پیمایشی توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه شامل نوجوانان ۱۲ الی ۱۶ ساله مراجعهکننده به مراکز مشاوره منطقه ۸ شهر تهران با حیطه وسواس فکر ی-عملی در فاصله زمانی دی ۱۴۰۱ لغایت اردیبهشت ماه۱۴۰۲ که از میان آن ها ۸۵ نفر به شیوه در دسترس و هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه های باورهای خرافی رستگار وهمکاران (۱۳۹۷)، پرسشنامه وسواس فوا و همکاران (۲۰۱۰) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تیلور، راین و باگبی (۱۹۸۵) راتکمیل نمودند. فرضیه ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی شدند. یافته ها نشان داد بینباورهای خرافی و ناگویی هیجانی مادران با وسواس فکری عملی نوجوانان رابطه وجود دارد و اعتقاد به خرافات ۳۳ / ۰ و ناگوییهیجانی ۵۸ / ۰ از وسواس فکری و عملی را پیش بینی و تبیین می کند. بین باورهای خرافی و مولفه های شستشو، واررسی،وسواس فکری، خنثی سازی، نظم و ترتیب، احتکار و مجموع وسواس فکری عملی رابطه مثبت در سطح ۰۵ / ۰ وجود دارد.بین ناگویی هیجان و مولفه های شستشو، واررسی، وسواس فکری، خنثی سازی، نظم و ترتیب، احتکار و مجموع وسواسفکری عملی رابطه مثبت در سطح ۰۵ / ۰ وجود دارد. همچنین بین باورهای خرافی و دشواری در شناسایی احساسات ودشواری در توصیف احساسات رابطه مثبت در سطح ۰۵ / ۰ و بین باورهای خرافی و تفکر عینی و ناگویی هیجانی کل رابطهمثبت در سطح ۰۱ / ۰ وجود دارد.

کلیدواژه ها:

باورهای خرافی ، ناگویی هیجان ی ، وسواس فکری عملی