بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت هگزاکو و سرکوبگری عاطفی دانشجویان متاهل زن
محل انتشار: اولین کنفرانس بین المللی سلامت، بهداشت و آموزش
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 94
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CHHE01_0907
تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1403
چکیده مقاله:
دانشجویان متاهل با وجود چالش ها ومشکلاتی که در زندگی زناشویی خود دارند به تحصیلات خود نیز ادامه داده و سعی درپایداری وضعیت زندگی خود دارند؛ تنش ها و مشکلات ناشی از تحصیل در کنار مسایل خانواده و زندگی زناشویی می تواندعملکرد آنها را در ابعاد مختلف با مشکل مواجه نماید؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شخصیت و سرکوبگری عاطفیان دانشجویان متاهل زن انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی_همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویانمتاهل زن دانشگاه پیام نور ارومیه در زمستان ۱۴۰۲ را شامل می شود. با روش نمونه گیری دردسترس، تعداد ۱۲۰ نفر از دانشجویانمتاهل دانشگاه پیام نور ارومیه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های ابعاد شخصیت هگزاکو و سرکوبگری عاطفی وینبرگررا تکمیل نمودند. اطلاعات با نرم افزار SPSS ۱۹ و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایجنشان داد بین ابعاد شخصیت صداقت و تواضع (۰۱ / ۰ > P)، هیجانی بودن (۰۱ / ۰ > P)، برون گرایی (۰۱ / ۰ > P)، توافق جویی ،وجدانی بودن (۰۵ / ۰ > P) و گشودگی به تجربیات (۰۵ / ۰ > P) رابطه معنی دار وجود داشت. همچنین نتایج رگرسیون چندگانهنشان داد ابعاد شخصیت هگزاکو ۳۸ درصد از واریانس سرکوبگری عاطفی را پیش بینی کردند. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت ابعاد شخصیت هگزاکو عامل مهمی در تعیین سرکوب گری عاطفی زنان متاهل می باشد؛ لذا با تمرکز بر نتایج پژوهشحاضر و توجه به ابعاد شخصیتی، می توان سرکوب گری عاطفی زنان متاهل را کاهش داد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ایرج میرخان
دکتری تخصصی علوم اعصاب شناختی، گروه اعصاب شناختی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
الهام ابراهیمی وافق
گروه روان شناسی ، دانشگاه پیام نور ارومیه ، ارومیه ، ایران
مهناز خضری
گروه روان شناسی ، دانشگاه پیام نور ارومیه ، ارومیه ، ایران