لزوم پایبندی به باورهای دینی در کاهش آسیب های اجتماعی نوجوانان در مدرسه
محل انتشار: اولین کنفرانس بین المللی سلامت، بهداشت و آموزش
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 198
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CHHE01_0390
تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1403
چکیده مقاله:
سن مدرسه و نوجوانی سن حساسی است که هویت نوجوان در آن زمان شکل می گیرد. یکی از عوامل تاثیر گذار بر هویت نوجوان، باورهای دینی آناناست. باورهای دینی اعتقاداتی هستند که از دین ناشی شده است و منشا آنها دین و پذیرش آن می باشد. در واقع نوجوان آن اعتقادات را می پذیرد.مثل باور به خدا و قیامت و پیامبر و قران و محتوای آن. به عبارت دیگر، هر اعتقادی که منشا دینی داشته باشد باور دینی است؛ مانند باور داشتن به اصولدین از قبیل اعتقاد به خدا و معاد و نبوت و... این نکته قابل توجه است که باورها مراتبی دارند به این معنا که برخی از باورها ریشه ای و بنیادین هستند وبرخی در سطوح متوسط و برخی روبنایی هستند. مهم ترین نوع باورها که رابطه مستقیم با آسیب های اجتماعی دارد، باورهای بنیادین است. مانند باور بهخدا و یگانگی او، باور به رسالت پیامبران و آسمانی بودن وحی، باور به عصمت پیامبران، باور به قیامت و حساب و کتاب اعمال که در این نوشته آنچهاز باورها مورد نظر ماست همین نوع از باورها می باشند. وجود این باورها برای نوجوان حیاتی به نظر می رسد. به نقل از منابع، باورهای دینی، مجموعهاقدامات، رفتارها، باورها و نگرشهایی است که در ارتباط با اصول دین، فروع دین و دیگر حیطههای مرتبط با مذهب، عنوان میشود. باورهای دینی بهمعنای خاص، همیشه باورهای مشترک جماعت معینی است که از گرایش خویش به آن باورها و عمل کردن به مناسک همراه با آنها، به خود میبالد.این باورها نه اینکه به عنوان امری فردی است که توسط همه اعضای جماعت پذیرفته شده باشد، بلکه در حکم امری متعلق به تمامیت گروه تلقیمیشوند و جزئی از وحدت گروه را تشکیل میدهند. باورهای دینی به خصوص در سطح هنجارها، ممکن است در طول زمان بر اثر عوامل اجتماعیگوناگون دچار تغییراتی شود و شامل باور به خدا، باور به آگاهی خداوند (خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود دانستن(، باور به معاد، باور به دعا و اجابتآن توسط خداوند می باشد. آموزه های دینی نشان می دهند آنچه امروزه از آن به عنوان پیشگیری از فساد یاد می شود در تار و پود پیام های آسمانی ورهنمودهای انبیا و اولیا الهی بوده است و بالاتر از آن از آنجا که رسالت دین رهایی انسان از تباهی و فساد و گمراهی می باشد لذا پیشوایان دینی برایتحقق آن از هیچ تلاشی دریغ نمی کردند و قبل از مبارزه با معلول با علت و زمینه فساد مبارزه می کردند و بر این اساس پیشگیری از انحراف و کژی درصدر وظایف رهبران دینی قرار داشته است.با توجه به باورهای دینی بهترین شکل مبارزه با آسیب های اجتماعی در نوجوانان، پاسخگویی درونی است. این پاسخ گویی از درون نوجوان ناشیمیشود، نه از بیرون و جامعه. برای رسیدن به این نوع از پاسخگویی، باید جهانبینی نوجوان را در مدرسه توسعه داد. در واقع این مشخصه اصلیجهانبینی اسلامی است. آموزه های اسلامی، راهنمای انسانها در تمامی ابعاد زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... است و درترغیب و تحریک انسانها به انجام کارهای پسندیده و رویگردانی از کارهای ناپسند بسیار قویتر و نیرومندتر از هر جهانبینی غیردینی می باشد. زیرا:اولا، اصولی که از دو منبع معتبر قرآن و سنت استخراج میشوند، با طبیعت انسان سازگاری دارند؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «آیا آن خدایی که خلق را آفریده است، عالم به اسرار آنها نیست؟ و حال آنکه او بر باطن و ظاهر همه امور عالم آگاه است» (ملک: ۱۴). همینطور، نوجوانی که در اینجهانبینی تربیت مییابد، از بهترین ویژگیهای فردی برخوردار است؛ زیرا قرآن کریم وی را به درستی و شایستگی در کار فرا میخواند. ثانیا، برخی ازاصول ارایه شده توسط قرآن و سنت، اساسا در راستای محافظت نوجوان از افتادن در دام هواها، هوس ها و فزون طلبی قرار دارند. برخی دیگر از ایناصول و آموزه ها، انسانها را قادر می سازند تا از دانش ها و تجربیات به دست آمده، در جهت پیشرفت زندگی مادی و معنوی خود هردو بهره برداریکنند. در نتیجه، بر اساس آموزه های دینی، نخستین گام برای مبارزه با فساد، تزریق جهان بینی صحیح در بین نوجوانان و آموزش و پرورش است. نتیجه گیری: پاسخگویی و مسئولیت پذیری که از درون انسان بجوشد، موثرتر و ماندگارتر از پاسخگویی است که از نظارت بیرونی ناشی میشود.نکته برجسته ای که لازم است به آن اشاره شود این است که هر چه باورهای دینی از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، میزان خودکنترلی افراد نیز افزایشیافته و به همان میزان بروز آسیب های اجتماعی و فساد نیز کاهش بیشتری نشان خواهد داشت.آنچه باعث امتیاز انسان از سایر موجودات می گردد و او را به مراتب کمال انسانی رهنمون می کند و به انسان هویت می دهد، ایمان و باورهای دینیاست. ریشه همه امور به باورها برمی گردد. ازاین رو، هر چه باورها قوی تر باشد و از کیفیت بیشتری برخوردار باشد نتایج عملی بهتری خواهد داشت وآموزش و پرورشی که دانش آموزان آن از سطح بالایی از باورها برخوردار باشند، به مراتب کم آسیب تر خواهد بود. پیشنهاد می شود سیاست گذاراناجتماعی که مجدانه در تلاشند تا با ایجاد و تولید نظا مهای قانونی و حقوقی در جهت بازدارندگی قدم بردارند، لازم است دست کم نیم نگاهی نیز بهتقویت نظام های باور اجتماعی در مدارس داشته باشند. نظام های حقوقی هرچند لازم و ضروری است اما تکیه صرف بر فضای بی روح و سخت آنها وبی توجهی به باورهای دینی، در واقع تجربه امور تجربه شده در جوامع دیگر است که چیزی جز ندامت به ارمغان نمی آورد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
خدیجه حاتمی پور
دانشیار گروه پرستاری، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، تنکابن، ایران
مریم ذاکری حمیدی
دانشیار گروه مامایی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، تنکابن، ایران