بررسی رابطه بین باورهای هوشی و باورهای انگیزش تحصیلی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ارومیه : نقش واسطه ای خودناتوان سازی تحصیلی و جهت گیری آینده اهداف تحصیلی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CFTP10_3208

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1403

چکیده مقاله:

هدف: ان سان همواره در ارتباط با محیط پیرامون خود با م سائل و م شکلات متنوع و نا شناخته ای روبرو می شود و برای پا سخگویی به نیازهای خود، نیازمند تعامل و سازگاری با محیط اطراف است . پژوهش حاضر به دنباع تعیین الگوی علی روابط بین مولفه های باورهای هوشری (باورهای فرد درباره هوش و توانایی های خودش نظامهای معنایی که به رفتارهای فرد جهت می دهند و پیش بینی رفتار او را برای دیگران ممکن می سازند)، باورهای انگیزشی (دسته ای از معیارهای شخصی و اجتماعی که افراد برای انجام یک عمل به آنها مراجعه می کنند. این باورها دربرگیرنده معیارهایی در مورد استدلال فرد جهت انتخاب روشهای تکلیف بوده و به وسیله پیامدهای ناشی از رفتار، همانندسازی با دیگران و سایر عوامل تحت تاثیر قرار می گیرند و در موقعیت های مختلف ممکن است تغییر کنند) و سازگاری تح صیلی (مجموعه واکنش هایی که به و سریله آن دانش آموز آماده می شود تا پا سخی هماهنگ با شرایط مدر سه و فعالیت هایی که آن محیط از وی می خواهد، ارائه نماید) با تاکید بر نقش میانجی گری ابعاد خودناتوانسازی تحصیلی (راهبردی که فرد با فراهم آوردن موانعی در مسیر انجام موفقیت آمیز یک تکلیف ، می تواند شکست احتمالی خود را به موانع نسبت دهد) و جهت گیری آینده (افکار، باورها، برنامه ها وامید افراد برای آینده) بود.روش شنا سی پژوهش : روش پژوهش علی - همبستگی و جامعه آماری ، دانش آموزان دختر و پسر ابتدایی شهر ارومیه در سال تح صیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند. با روش نمونه گیری ت صادفی چندمرحله ای از بین مناطق آموز شی شهر ارومیه ۲ منطقه انتخاب، از هر منطقه دو مدرسه ابتدایی و از هر مدرسه ابتدایی به صورت تصادفی بین ۳۰ تا ۳۵ دانش آموز و در نهایت تعداد ۳۷۵ نفر براساس جدوع کرجسی و مورگان انتخاب شد. دادهها از طریق پرسشنامه های سازگاری تحصیلی (بیکر وسیریاک )، باورهای هوشی (دوپیرات و ماریان، ۱۹۷۸)، باورهای انگیز شی (پنتریچ و دی گروت،)، پر س شنامه خودناتوان سازی تح صیلی (جونز و رادوالت ، ۱۹۸۵) و جهت گیری آینده (سگینر و همکاران، ۱۹۹۱)، جمع آوری شد. همچنین دادهها یا کمک نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۳ و Lisrel موردبررسی قرار گرفت .یافته ها: پیش فرض های نرمال بودن توزیع نمرات، روابط خطی بین متغیرها، بررسی استقلاع خطاها و عدم هم خطی های چندگانه بین متغیرهای مستقل بررسی گردید و پس از اطمینان از رعایت پیش فرضها، فرضیه -های پژوهش مورد بررسی قرار گرفت . نتایج نشان داد الگو با دادههای این پژوهش برازش مناسربی دارد.نتیجه گیری : به طورکلی می توان گفت ابعاد خودناتوانسازی و جهت گیری آینده در ارتباط بین باورهای هوشی و افزایشی با سازگاری تحصیلی نقش کلیدی دارند؛ بنابراین لازم است در برنامه ریزی آموزشی به این سازهها بیشتر توجه شود.

نویسندگان

نصیبه شاد قوشچی

کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور واحد ارومیه