اثربخشی داستانهای اجتماعی مبتنی بر نظریه گری با شیوه ی ویدئویی بر ارتباط چشمیکودکان با اختلال طیف اوتیسم
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 102
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CFTP10_2004
تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1403
چکیده مقاله:
اختلال طیف اوتیسم یک اختلال عصبی تحولی است که با نارسایی در حیطه اجتماعی و رفتارهای تکراری مشخص میشود. این اختلالبه طور قابل توجهی زندگی کودکان مبتلا و خانوادههایشان را تحت تاثیر قرار میدهد و باید به صورت همه جانبه تحت درمان قراربگیرند، و با توجه به افزایش میزان شیوع این اختلال، درمانهای متفاوتی برای بهبود علائم کودکان با اختلال طیف اوتیسم به وجود آمدهاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی داستانهای اجتماعی مبتنی برنظریه گری با شیوه ویدیویی بر ارتباط چشمی کودکان بااختلال طیف اوتیسم است. طرح پژوهش حاضر ازنوع شبه تجربی است که به صورت پی شآزمون-پسآزمون با گروه گواه انجام شد.جامعه ی آماری این پژوهش، کودکان با اختلال طیف اوتیسم ۶ تا ۱۰ سال است که در انجمن مهرباران درسال ۱۴۰۲ شهرستان رشت)استان گیلان( بودند. نمونه مورد مطالعه ۳۰ نفر از کودکان جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونه گیری در دسترس و براساس معیارورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای مورد پژوهش شا مل ویرایش سوم آزمون گارز ) ۲۰۱۳ ( برای تشخیص افراد مبتلا به اوتیسم، وآزمون گارز ۲ ( ۱۹۹۴ ( برای بررسی ارتباط چشمی استفاده شده است. برنامه مداخله شامل ترکیبی از داستانهای اجتماعی و الگودهیویدیویی بود که به مدت ۱۲ جلسه برای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم گروه آزمایش اجرا شده است درحالی که گروه گواه هیچمداخله ای دریافت نکرد. دادهها با استفاده از نرم افزارآماری SPSS و با روش تحلیل کواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شد.یافته های این پژوهش نشان دادند که داستانهای اجتماعی مبتنی برنظریه گری به شیوه ویدیویی بر متغیر ارتباط چشمی تاثیرگذاراست) ۰۵ / ۰ < p (. بنابراین، استفاده از این روش در توانبخشی کودکان با اختلال طیف اوتیسم پیشنهاد میشود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فاطمه زارعی مردخه
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
عباسعلی حسین خانزاده
دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
مهناز خسروجاوید
دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران