بررسی موانع به کارگیری روش های فعال تدریس از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی

پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناسی دیدگاه معلمان دوره ابتدایی را درباره موانع به کارگیری روشهای فعال تدریس در دروس علوم تجربی این دوره بررسی می کند. شیوه گردآوری اطلاعات مصاحبه و نمونه مورد بررسی شامل بیست نفر از معلمان دوره ابتدایی شهر ارومیه می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند ملاک محور از میان آموزگاران دوره ابتدایی و با توجه به سوابق آموزشی بالا و موفق در زمینه تدریس انتخاب شده اند. شواهد این پژوهش نشان می دهد که ازدیدگاه معلمان موانع به کار گیری روشهای فعال در فراگیران شامل مشکلات کار گروهی ، انگیزه یادگیری ، سطوح متفاوت خانوادگی و تفاوت های فردی آنها می باشد. همچنین از دیدگاه آنها موانع به کار گیری روشهای فعال در محیط کلاس درس و مدرسه شامل امکانات، فضای آموزشی کلاسها و فضای روانی مدرسه می باشد. همچنین معلمین در جریان بحث ها در محتوا را نیز شامل کمبود زمان لازم برای تدریس ، مفاهیم انتزاعی کتابهای علوم و تدوین محتوا به صورت متمرکز دانسته اند. در بحث موانع به کار گیری روشهای فعال ناشی از معلمین آنها فقدان انگیزه، دانش معلمین و نوع نگرش آنهارا به این روشها مطرح کرده اند.

کلیدواژه ها:

روشهای فعال تدریس ، علوم تجربی ، معلمان ، دوره ابتدایی