بررسی تطبیقی آرای علامه محمد حسین طباطبایی و دکتر محمود البستانی در تفسیر ساختاری سوره غافر از سور حوامیم

تفسیر ساختاری قرآن، روش و شیوه فهم متن آسمانی از جمله حوزه های نوین و جذاب در عرصه مطالعات دانشگاهی معاصر بوده و در چند دهه اخیر بسامد چشمگیری داشته و مفسران و محققان بسیاری در این حوزه پا به عرصه نهاده اند. این روش در پی کشف مقصد نص الهی بوده و آن را مرهون شناخت عمیق غرض و موضوع سوره می داند. بخشی از بررسی های علمی یک روش از گذر مقایسه و تطبیق آن با دیگر روشهای علمی صورت می پذیرد. بدین لحاظ، این پژوهش و روش تحقیق نوآورانه ملاک محور و پرسش نهاد«استنطاقی» جدید، با هم سنجی و تطبیق روشها، تکمله ای بر بررسی تطبیقی روش تفسیری مفسران است و در نحوه انجام کار از ممر قصر و حصر آراء، مبانی، معیارها، منابع رویکردی تفاسیر جامع و ساختاری آثار دو دیدگاه کمابیش مشابه و مشترک، المیزان علامه طباطبایی و تفسیر البنائی دکتر محمود بستانی به بررسی تطبیقی آرای آنان در حوزه تفسیر ساختاری پرداخته و در نتیجه ضرورت کشف اشتراکات و افتراقات عملکردی و قواعد نظری و عملی ایشان در مناسبات، تنسیقات، اغراض آیات و موضوعات حاکم بر مقاطع سوره غافر بعنوان یک مصداق از سور حوامیم، دستاوردهای مستوفا والگویی در جهت تولید مفاهیم نوین می سازد و به توسعه فهم صحیح موثر می انجامد.

کلیدواژه ها:

تفسیرساختاری ، بررسی تطبیقی ، طباطبایی ، بستانی ، مشترکات مفترقات ، سوره غافر