تحلیل محتوای تطبیقی مولفه همدلی دررسیدن به صلح در قرآن و مثنوی مولانا و رویکرد ارتباط بدون خشونت روزنبرگ
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1403
چکیده مقاله:
دراسلام، الفت وهمدلی به عنوان یکی از مهمترین اهداف تربیتی و اجتماعی از ارزشمندترین دستاوردهای اسلام در جامعه است و از آن به عنوان محور وحدت و اتحاد،که نتیجه آن صلح است، توجه شده . صلح، نیاز بشر در هر دوره ای است وبه همین سبب طی اعصار گذشته و حال، اندیشمندان بزرگی نیز به موضوع همدلی به عنوان راهی برای رسیدن به صلح پرداخته اند از جمله مولانا بلخی درقرن هفتم شمسی و اندیشمند معاصر؛ دکتر مارشال روزنبرگ. بر این اساس،مساله اساسی پژوهش حاضر، پرسمان همدلی است و این پژوهش بر آن است، با مطالعه ای نظری به شیوه پژوهش کتابخانه ای بر مثنوی معنوی مولانا جلال الدین بلخی، و رویکرد ارتباط بدون خشونتدگاه مارشال روزنبرگ به بررسی مفهوم همدلی بپردازد و با تاکید بر روش تحلیلی _ توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که در دیدگاههای ذکر شده، چگونه همدلی به عنوان راهی برای رسیدن به صلح عمل می کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که درقرآن توجه خاصی به موضوع همدلی شده است و به آن به عنوان راهی که جلوی جنگ و خشونت را می گیرد، اشاره می کند. مولانا درقرن هفتم نیز همدلی را راهی برای رسیدن به صلح درون وصلح با دیگران و درنهایت صلح کل می داند. روزنبرگ، به عنوان روانشناس معاصر غربی که مولانا پژوه نیز بود، همدلی را راهی مهم برای رسیدن به صلح می داند. این مقاله اهتمامی نوین دراین باره است که نشان می دهد، چگونه یک مولفه اخلاقی می تواند در برقراری صلح موثر باشد.لازم به ذکر است این مقاله برگرفته از بخشی از رساله دکتری نگارنده است.
نویسندگان
گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه،دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه،ایران
گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه،دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه،ایران
گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه،دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه،ایران