بررسی ارتباط بین زبان بیان کننده حالات ذهنی و توانایی های نظریه ذهن در داستان های روایت شده کودکان تک زبانه دچار اختلال طیف اتیسم و بدون اختلال طیف اتیسم
محل انتشار: دوفصلنامه زبان و زبان شناسی، دوره: 19، شماره: 38
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 37
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LSI-19-38_007
تاریخ نمایه سازی: 21 شهریور 1403
چکیده مقاله:
پژوهش حاضر با استفاده از یک کتابچه مصور، زبان مورد استفاده برای توصیف افکار و احساسات شخصیت های داستان را در داستان های روایت شده کودکان با اختلال طیف اتیسم و کودکان با رشد زبانی طبیعی را مورد بررسی قرار می دهد (یعنی، زبان بیان کننده حالات درونی). نمونه پژوهش شامل ۲۱ کودک دچار اتیسم و ۲۴ کودک طبیعی تشکیل بود که از نظر جنسیت؛ هوش و همچنین واژگان دریافتی و بیانی با یکدیگر همتا شده بودند. پژوهش حاضر دارای سه یافته مهم بود. اول اینکه، به رغم عملکرد مشابه در آزمون های استاندارد زبانی؛ تعداد پاره گفته ها و واژه های تولیدشده در داستان ها و گستره صفت ها و افعال تولیدشده در داستان های روایت شده توسط کودکان دچار اتیسم در مقایسه با کودکان طبیعی کمتر بود. دوم اینکه، پس از کنترل طول داستان؛ در داستان های روایت شده توسط کودکان دچار اتیسم در مقایسه با داستان های روایت شده توسط کودکان طبیعی کمتر به احساسات و عواطف شخصیت های داستان اشاره شده بود. در نهایت اینکه، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین استفاده کودکان از اصطلاحات بیان کننده عواطف و احساسات و عملکرد آنها در مجموعه ای از تکالیف تجربی که توانایی های نظریه ذهن را مورد ارزیابی قرار می دهند، رابطه ای خاص وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مهارت های ضعیف روایت داستان در کودکان دچار اختلال طیف اتیسم ممکن است حداقل تا حدودی به نقص در توانایی آنها برای تفسیر افکار و حالات درونی دیگران ارتباط داشته باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سمیه مروتی
دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
علی جمالی
استادیارگروه زبان و ادبیات انگلیسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران