بررسی تفکر رئالیسم و لیبرالیسم از منظر حقوق عمومی

هر مکتب و مذهب موجود در روابط بین الملل دارای مبانی هستی شناسی ، معرفت شناسی و روش شناسی متفاوتی از هم می باشند که این مبانی رویکرد آن ها را نسبت به نظام بین الملل قوام و تداوم می بخشد و در نتیجه دیدگاه آن ها نسبت به ماهیت روابط بین الملل متفاوت از هم می باشد. رئالیسم و لیبرالیسم دو مکتب فکری عمده در روابط بین الملل محسوب می شوند که هر یک از جهانبینی و گرایش های تقریبا متضادی به وجود آمدهاند و در طول زمان تکوین یافته اند. در حال حاضر این مکتب ها در روابط بین الملل از جایگاه خاصی برخوردار می باشند.ماهیت انسان در روابط بین الملل از بعد انسان شناسانه نه مثل رئالیسم بدبینانه و نه مثل لیبرالیسم خوش بینانه است بلکه ماهیت انسان ترکیبی از فطرت و غریزه و سیاست شناسی شرع محور و نظریه دولت خدامحور می باشد و لذا اصل حاکم بر روابط بین الملل اصالت صلح است .ما در این مقاله پژوهشی به مقایسه دو مکتب لیبرالیسم و رئالیسم در روابط بین الملل میپردازیم که با استفاده از نظریه های متفاوت به دنبال تفسیری درست و هدفمند و کاربردی از ماهیت روابط بین الملل و مقایسه این دو مکتب هستیم و روش تحقیق در این مقاله به صورت پژوهشی - تحلیلی و کتابخانه ای هست .

کلیدواژه ها:

لیبرالیسم ، رئالیسم ، روابط بین الملل ، ماهیت بین المللی ، مکتب های فکری