مطالعات ساختاری و الکترونی لیگاندهای بازشیف چهار دندانه نامتقارن و کمپلکس های نیکل(II) و مس(II) آنها با استفاده از تئوری تابع چگالی
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
تاریخ نمایه سازی: 12 شهریور 1403
چکیده مقاله:
چهار لیگاند چهاردندانه بازشیف نامتقارن سنتز شده از مشتقات سالیسیل آلدهید و نیمه لیگاند سری متیل-۲-(N--۲-آمینواتان)آمینو-۱-سیکلوپنتن دی تیوکربوکسیلات و کمپلکس¬های نیکل(II) و مس(II) آنها با کره کئوردیناسیونNNOS به صورت نظری و با استفاده از نظریه تابع چگالی (DFT) در سطح B۳LYP/(LANL۲DZ/۶-۳۱۱G**) مورد مطالعه قرار گرفت. محاسبه¬های بهینه سازی، فرکانس¬های ارتعاشی ناحیه زیرقرمز، انرژی¬های مولکولی مرزی و آنالیز اوربیتال پیوند طبیعی برای همه ترکیبات بازشیف یاد شده به کمک نرم افزار گوسین ۰۹ انجام شد. شکاف انرژی اوربیتال¬های مرزی برای همه ترکیبات بازشیف منفی هستند که نشان¬دهنده پایداری این ترکیبات می¬باشد. کوچکتر بودن مقادیر انرژی برای لیگاندها نسبت به کمپلکس¬های آنها نشان داد لیگاندها واکنش¬پذیری شیمیایی هسته دوستی بیشتر داشته و از نظر سینتیکی ناپایدار هستند. بر همین اساس دیده شد که کمپلکس¬های مس(II) پایداری بیشتری نسبت به کمپلکس¬های نیکل(II) همتای خود دارند. همچنین توصیفگرهای واکنش¬پذیری شیمیایی شامل سختی، نرمی، گشتاور دوقطبی و الکتروفیلی پایداری ترکیبات را بیان کردند. نتایج محاسباتی به دست آمده با ثابت پایداری کمپلکس¬ها که به روش تجربی به دست آمده¬اند به خوبی مطابقت دارد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
گروه شیمی، واحد فیروزآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، فیروزآباد، ایران
گروه شیمی، واحد فیروزآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، فیروزآباد، ایران