نقش بازاریابی عصبی در شناخت مصرف کننده

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 93

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CNSMUMA02_213

تاریخ نمایه سازی: 3 شهریور 1403

چکیده مقاله:

مردم روزانه در معرض تحریک های متعددی قرار می گیرند و صدها تبلیغ را در رسانه های جمعی (تلویزیون، اینترنت ، مطبوعات و... ) تماشا می کنند یا گوش می دهند. این سوال که مغز چگونه محرکهای تبلیغاتی را پردازش و ذخیره می کند از اهمیت اساسی برخوردار است . در عصر چند رسانهای و چند وظیفه ای ، یافتن راههایی برای جلب توجه مشتریان، احساد و حفظ کردن به کانون اصلی تبلیغ کنندگان تبدیل شده است . برای یک شرکت راحت است که به آنچه مردم خریداری می کنند پی ببرد، اما تشخیص این موضوع دشوار است . با وجود فرایند پر زحمت برای طراحی و انتخاب محصولات، بخش بزرگی از آنها به دلیل اینکه انتظارات یا نیازهای مشتری را برآورده نمی کنند، یک شکست محسوب می شوند. چندین عامل اساسی بازاریابی از جمله قیمت نامناسب ، طراحی و بسته بندی یا موقعیت محصول در سوپر مارکت ممکن است باعث این شکستها شود. در نتیجه ، (الف ) رضایت مشتری کاهش می یابد زیرا آنها نمی توانند کالاهای مورد نظر خود را در فروشگاهها پیدا کنند، (ب) تصویر برند کم ارزش می شود و (ج) مشتریان اعتماد به برند را از دست می دهند و تمایل به بازگشت به مغازه ندارند. این خسارتها طولانی مدت و قابل ترمیم است ، همانطور که در بازارهای رقابتی تجاری ، جلب اعتماد مشتری و بازسازی چهره برند کارهایی گران قیمت است که ممکن است سالها به طول انجامد . بنابراین ، در نظر گرفتن این جنبه ها در طول استراتژی بازاریابی محصول بسیار مهم است و سوالات اصلی بسیاری از صنایع این است که آیا راهی برای کاهش احتمال شکست وجود دارد و آیا امکان تهیه ابزاری پیش بینی کننده وجود دارد که بتواند یک محصول را حتی قبل از راهاندازی موفقیت آن را پیش بینی کند. تا آنجا که به انتخاب محصول مربوط می شود، انتخاب مصرف کننده مانند یک دنباله پیچیده از فعالیت های مغزی است . از این رو، به نظر می رسد که توانایی تصویربرداری عصبی در پیش بینی یا تاثیرگذاری بر تصمیمات خرید پس از طراحی محصول بهتر عمل می کند . تصویربرداری عصبی بهتر است قبل از عرضه محصولات در بازار به سنجش پاسخ ها بپردازد. دلیل اصلی این است که تصویربرداری عصبی ممکن است بینش خود محصول را به دست آورد، اجازه می دهد تا محصولات مقدماتی مختلفی را برای اثبات اطلاعاتی در مورد اینکه بهترین محصولات برای عرضه در بازار است ، مقایسه کنید . بازاریابان تلاش دارند که بدون صرف هزینه بیشتر بتوانند نتیجه بهتری را از کسب و کار خود دریافت کنند و راحت تر به موفقیت دست یابند. از شیوههای جدید و موثری که در این مورد به بازاریابان و دیگر افراد کمک فراوانی کرده است مربوط به علم بازاریابی عصبی می باشد . هدف اصلی که در زمینه بازاریابی عصبی وجود دارد مربوط به استفاده از بازاریابی همراه با تکنولوژی و به کار بردن علم عصب شناختی می باشد که با این اقدام تلاش می شود بازاریابی خاص و متفاوتتری استفاده گردد و نتیجه مورد نظر در زمان محدودتری به دست می آید. در فرآیند پیچیدهتر جلب رضایت مصرف کنندگان، ابزارهای جدید بازاریابی برای درک محدودیت ها یا تمایلات آنها مورد نیاز است . بازاریابی عصبی یک روش علمی جدید است که در دهه گذشته مقبولیت فزایندهای پیدا کرده است . این مفهوم از تحقیقات مغز برای غلبه بر کاستی های بازاریابی معمولی برای درک رفتار مصرف کننده استفاده می کند.

نویسندگان

لیث مثنی عبدالرزاق فرج

دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی ، دانشگاه محقق اردببلی ، اردبیل ، ایران

مهرداد محرم زاده

استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، دانشگاه محقق اردببلی ، اردبیل ، ایران

علاءحسن علی حمزه

استاد دانشگاه عراق