طراحی و به کارگیری شاخص های تخصیص منابع مالی آموزش در دانشگاه های علوم پزشکی: کاربرد نظریه «کارفرما – مجری» در مطالعه کیفی
محل انتشار: فصلنامه دانش و تندرستی، دوره: 3، شماره: 4
سال انتشار: 766
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: انگلیسی
مشاهده: 129
فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JKH-3-4_001
تاریخ نمایه سازی: 28 مرداد 1403
چکیده مقاله:
مقدمه: با توجه به اهمیت مدیریت اقتصاد در آموزش ضرورت دارد تا بهدنبال راهی برای مدون نمودن علمی چگونگی اختصاص بودجه در دانشکدههای وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی بود. در این پژوهش با استفاده از «نظریه کارفرما – مجری»، پژوهشگران با هدف تعیین شاخصهایی برای تخصیص بودجه در دانشکدههای مختلف دانشگاه علوم پزشکی مبتنی به اصول علمی مدیریت و اقتصاد به انجام این پژوهش اقدام نمودند.مواد و روشها: این مطالعه کیفی بهصورت تشکیل جلسات صاحبنظران و بهروش دلفی انجام گردید. با مطالعه روشهای تخصیص بودجه کشورهای مختلف و با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر دانشگاه و دانشکدههای تحت پوشش، شاخصهای تخصیص بودجه تدوین گردیدند. نتایج: تخصیص بودجه آموزش در دانشگاه علوم پزشکی منتخب، متناسب با عملکرد دانشکدهها، تعداد اعضاء هیات علمی، تعداد دانشجویان و مقطع دانشجویان و هزینهبری رشته نبوده است. بررسیها نشان داد تخصیص اعتبارات هر دانشکده بیشتر معطوف به میزان هزینههای سال قبل و قدرت چانهزنی روسای دانشکدهها بوده است و برونداد حاصل از عملکرد کمتر بهعنوان شاخص بهکار برده میشده است.نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده در این پژوهش، اقداماتی نظیر چانهزنی و توجیهات کلامی برای افزایش سهم دانشکده از بودجه کل دانشگاه در دانشگاه علوم پزشکی منتخب برای انجام این پژوهش جای خود را به ارایه مستندات و عملکرد در جهت توسعه و حتی ارتقاء کیفیت آموزش داد. این مطالعه نشان داد مناسبترین شاخص برای تقسیم منابع مالی آموزش بین دانشکدههای مختلف یک دانشگاه، بر اساس تعداد دانشجو و هزینهبری هر رشته و مقطع میباشد. در این مطالعه ضرایب هزینهبری رشته و مقطع تعیین و بومی شد.مقدمه: با توجه به اهمیت مدیریت اقتصاد در آموزش ضرورت دارد تا بهدنبال راهی برای مدون نمودن علمی چگونگی اختصاص بودجه در دانشکدههای وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی بود. در این پژوهش با استفاده از «نظریه کارفرما – مجری»، پژوهشگران با هدف تعیین شاخصهایی برای تخصیص بودجه در دانشکدههای مختلف دانشگاه علوم پزشکی مبتنی به اصول علمی مدیریت و اقتصاد به انجام این پژوهش اقدام نمودند. مواد و روشها: این مطالعه کیفی بهصورت تشکیل جلسات صاحبنظران و بهروش دلفی انجام گردید. با مطالعه روشهای تخصیص بودجه کشورهای مختلف و با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر دانشگاه و دانشکدههای تحت پوشش، شاخصهای تخصیص بودجه تدوین گردیدند. نتایج: تخصیص بودجه آموزش در دانشگاه علوم پزشکی منتخب، متناسب با عملکرد دانشکدهها، تعداد اعضاء هیات علمی، تعداد دانشجویان و مقطع دانشجویان و هزینهبری رشته نبوده است. بررسیها نشان داد تخصیص اعتبارات هر دانشکده بیشتر معطوف به میزان هزینههای سال قبل و قدرت چانهزنی روسای دانشکدهها بوده است و برونداد حاصل از عملکرد کمتر بهعنوان شاخص بهکار برده میشده است. نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده در این پژوهش، اقداماتی نظیر چانهزنی و توجیهات کلامی برای افزایش سهم دانشکده از بودجه کل دانشگاه در دانشگاه علوم پزشکی منتخب برای انجام این پژوهش جای خود را به ارایه مستندات و عملکرد در جهت توسعه و حتی ارتقاء کیفیت آموزش داد. این مطالعه نشان داد مناسبترین شاخص برای تقسیم منابع مالی آموزش بین دانشکدههای مختلف یک دانشگاه، بر اساس تعداد دانشجو و هزینهبری هر رشته و مقطع میباشد. در این مطالعه ضرایب هزینهبری رشته و مقطع تعیین و بومی شد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
Mohammad Shariati
دانشگاه علوم پزشکی تهران- استادیار مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی
Masoud Younesian
دانشگاه علوم پزشکی تهران- دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط
Ali Dadgari
دانشگاه علوم پزشکی شاهرود- مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی- دانشجوی دکتری تخصصی مطالعات سالمندی.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :