چکیده مقاله رابطه حمایت اجتماعی و سلامت روان مادران دارای کودک معلول ذهنی با نقش میانجی کیفیت زندگی
زمینه و هدف: تولد فرزند معلول می تواند تاثیرات گسترده ای بر خانواده داشته باشد و واکنش های گسترده عاطفی را از سوی والدین و اعضای خانواده برانگیزد. برای برخی، این مشکل یک بحران است و نیاز به سازگاری روانی شدید دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی،
سلامت روان مادران دارای
کودک معلول ذهنی با نقش میانجی
کیفیت زندگی انجام گرفت.روش: این پژوهش از نظرروش توصیفی و نوع آن همبستگی (تحلیل مسیر) می باشد. جامعه آماری را کلیه مادران کودکان معلول ذهنی ۷ تا ۱۴ ساله در مدارس استثنایی آموزش و پرورش استثنایی مشهد در بازه زمانی فروردین لغایت اردیبهشت ۱۴۰۲ تشکیل داد که بر اساس اعلام آموزش و پرورش استثنایی در ناحیه ۷ ؛ ۲۰۰ نفر بودند. نمونه پژوهش با توجه به حجم جامعه و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان و با احتساب ریزش، تعداد ۱۲۷ نفر انتخاب شد. پس از هماهنگی با مدارسی که آماده همکاری بوده انتخاب و برای اجرای پژوهش دعوت شدند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های
کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (۱۹۹۶)،
حمایت اجتماعی فیلیپس (۱۹۸۶) و سلامت عمومی گلدنبرگ (۱۹۷۲) استفاده شد که توسط نمونه های پژوهش تکمیل شدند. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و در سطح استنباطی از تحلیل مسیر با نرم افزار SPSS۲۲ و Amos۲۴ استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم از
حمایت اجتماعی به
سلامت روان معنادار شده است (۰/۰۵>P). همچنین مسیر مستقیم
کیفیت زندگی به
سلامت روان معنادار شده است (۰/۰۵>P) و مسیر مستقیم
حمایت اجتماعی به
کیفیت زندگی معنادار شده است (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: در نتیجه
کیفیت زندگی بین
حمایت اجتماعی و
سلامت روان مادران دارای
کودک معلول ذهنی نقش میانجی ایفا می کند. لذا به منظور افزایش کیفیت زندگی، پیشنهاد می شود سازمان ها و ارگان های حوزه کودکان استثنایی و خانواده، دوره های آموزشی مناسب و برنامه های تقویتی
حمایت اجتماعی و
سلامت روان را در نظر بگیرند.