توسعه تئوری تحول تجمعی خویشتن: یک تئوری بنیادی مکنون در داده های کیفی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 75

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CRCI02_125

تاریخ نمایه سازی: 20 مرداد 1403

چکیده مقاله:

وقوع آسیب نخاعی ضربه ای یک رویداد آسیب زا به شمار می رود که یک بحران اصلی در زندگی فرد آسیب دیده و خانواده او به خصوص فرد مراقب غیر رسمی به شمار می رود. استرس شدید ایجاد شده به دنبال از دست دادنهای ادراک شده، اغلب از طریق بهم ریختن ایده ها و باورهای فرد در مورد خودش و دیگران منجر به ایجاد آشفتگی روانی در فرد و افراد مهم زندگی وی می شود و فرد را برای سازگاری خود از طریق ساماندهی مجدد خویشتن برمی انگیزد. هدف از پژوهش حاضر تبیین فرایند سازماندهی مجدد خویشتن در مراقبان غیر رسمی افراد با آسیب نخاعی ضربه ای می باشد. روش ها: مطالعه زمینه ای حاضر، در سال های ۱۳۹۶-۱۴۰۱ در سازمان های دولتی و غیردولتی خدمت رسانی به افراد با آسیب نخاعی ضربه ای در شهرهای تهران و اهواز انجام شده است. مشارکت کنندگان عبارت بودند از ۲۷ نفر که در مجموع در ۴۸ مصاحبه فردی نیمه ساختار یافته شرکت کردند. شرکت کنندگان در این مصاحبه ها شامل ۲۲ مراقب غیر رسمی و ۵ فرد با آسیب نخاعی ضربه ای بودند. مصاحبه ها در محل مراکز خدمت رسانی یا منزل شخصی شرکت کنندگان صورت گرفته است. نمونه گیری با روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل حداکثر تنوع، آغاز شد و در ادامه با شکل گیری مفاهیم و طبقات به سمت نمونه گیری نظری سوق داده شد. در جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، یادداشت در عرصه و بررسی برخی مستندات بهره گرفته شده است. داده های خام با روش گراندد تئوری، رویکرد استراوس کوربین ۲۰۱۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جمع آوری داده ها تا اشباع ابعاد و ویژگی های مفاهیم و طبقات ادامه یافت. پس از استخراج کدها، زیر طبقات، مفاهیم و طبقات اصلی این پژوهش استخراج شدند. به این ترتیب با استخراج مفاهیم و ساختار، تعیین ارتباط بین مفاهیم و اجزای ساختار و کشف فرایند سازماندهی مجدد خویشتن، تئوری بنیادی مرتبط با آنها ارائه گردید. یافته ها: تحلیل داده های این پژوهش منجر به استخراج پنج مفهوم/ طبقه اصلی گردید که تبیین کننده چگونگی سازماندهی مجدد خویشتن مراقبان غیر رسمی افراد با آسیب نخاعی ضربه ای می باشند. مفاهیم/ طبقات اصلی استخراج شده شامل سه زیر گروه اصلی بود. الف) طبقات اصلی ناظر بر زمینه شامل "بودن خویشتن"، "پارادایم های خویشتن"، "مواضع خویشتن در پارادایم های خویشتن" هستند که بر زمینه ای که سازماندهی مجدد خویشتن مراقبان غیر رسمی در آن رخ می داد، دلالت می کند. ب) طبقات ناظر بر فرایند که مشتمل بر "روندهای سازماندهی خویشتن" است که فرایند را وارد مطالعه کرده و دربرگیرنده عمل/ عکس العمل ها و احساسات مشارکت کنندگان در پاسخ به زمینه ای که سازماندهی مجدد خویشتن مراقبان غیر رسمی در آن رخ می داد، بود و ج) طبقه دربرگیرنده پیامد شامل "تحول تجمعی خویشتن" که به عنوان پیامد روندهای سازماندهی مجدد خویشتن مراقبان غیر رسمی افراد با آسیب نخاعی ضربه ای استخراج شده است. ساماندهی یادآورها، رسم نمودارها، و خط داستان منجر به نمایان شدن طبقه مرکزی "تحول تجمعی خویشتن" گردید. در نهایت با انسجام طبقات به دست آمده نظریه بنیادی “تحول تجمعی خویشتن" به عنوان نظریه بنیادی مکنون در داده ها استخراج شد. نتیجه گیری: فرایند سازماندهی خویشتن امری مستمر، منحصربه فرد، اجتناب ناپذیر است که نظیر خود زندگی غیر قابل پیش بینی قطعی است. ماهیت غیر قابل پیش بینی رخدادهای زندگی افراد، آنها را در موقعیت های مختلفی قرار می دهد که در آن به دست آوردن و از دست دادن داشته های خویشتن را تجربه می کنند. خویشتن با سازگار کردن خود با هر تجربه، نهادینه کردن دستاوردهای حاصل از آن تجربه و تجمع دستاوردهای حاصل از تجارب مختلف زندگی، خود را با هدف ماندگاری و انطباق بهینه در طول عمر افراد متحول می نماید.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

رویا قاسم زاده

استادیار گروه کاردرمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز ،ایران،

بهمن بهمنی

گروه مشاوره، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران

سیدجلال یونسی

گروه مشاوره، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران

محمدسعید خانجانی

گروه مشاوره، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران