راهکارهایی برای بهبود یادگیری دانش آموز دیرآموز پایه پنجم دبستان

دانش آموزان دیرآموز در مقایسه با کودکان عادی دارای رفتارهای سازشی ضعیف تر و قابلیت یادگیری کمتری هستند. این گروه به سبب رشد کم ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسایل در سطح افراد عادی و همسن و سال خود نیستند. در میان گروه های عقب مانده ذهنی دیرآموزان بالا ترین درجه رشد ذهنی را دارند و در عین حال بزرگ ترین گروه از گروه های عقب مانده ذهنی را تشکیل می دهند و بهره هوشی آنان حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد است و درصد قابل توجه ای از جمعیت دانش آموزان مدرسه رو که معمولا نمی توانند در تحصیل و یادگیری مطالب همگام با سایر همکلا سان خود پیش بروند از این گروهند. دیرآموزان ۱۰ تا ۱۴ درصد از جامعه دانش آموزی را شامل می شوند. دانش آموز دیرآموز در توسعه مهارت های بدنی، زبانی یا اجتماعی و مهارت های فکری او با سرعت بسیار کمتری نسبت به همسالانش رشد کند. این تاخیر می تواند در یک یا چندین زمینه رخ دهد و کودک دقیقا همان مراحل رشدی را مانند همسالان خود، اما با سرعت نسبتا آهسته، طی می کند. برخی از این کودکان در نهایت ممکن است به سطح همسنان خود برسند، در حالی که برخی دیگر ممکن است نیاز به حمایت های خاص در طول زندگی داشته باشند. در برخی موارد ممکن است، کودک دارای هوش کمتر از حد متوسط باشد. هدف کلی یژوهش رفع مشکل ش.م دانش آموز پایه پنجم ابتدایی است روش کار آموزش پژوهی بوده است که شامل بخش هایی از روش اقدام پژوهی و درس پژوهی میباشد، از کلاس ۲۵ نفره پایه پنجم اینجانب یکی از دانش آموزان که دارای مشکل دیرآموزی بود انتخاب شد که راهکارهای مختلفی روی این دانش آموز انجام شد و نتیجه این که راهکار تمرین و گفتن مسائل به زبان کاملا ساده، روی این دانش آموز موثر واقع شد.

کلیدواژه ها:

کودکان دیر آموز ، هوش ذهنی ، توانایی یادگیری ، مهارت های فکری