مطالعه شش سفالینه لعاب پاشیده خراسان مربوط به سده های اول تا چهارم هجری در تطبیق با اندیشه های اکسپرسیونیسم انتزاعی (با تاکید بر نقاشی کنشی)
محل انتشار: پژوهشنامه خراسان بزرگ، دوره: 11، شماره: 40
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 143
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JPRESS-11-40_005
تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1403
چکیده مقاله:
ریشه بسیاری از جریانات هنر مدرن را می توان در هنرهای سنتی شرق جستجو کرد. تاثیر نقاشی چینی و ژاپنی بر بیشتر این جریانات به ویژه اکسپرسیونیسم انتزاعی غیرقابل انکار می باشد. از طرفی در روند سفالگری دوران اسلامی ایران نیز، تاثیرپذیری از هنر چین امری اثبات شده است. در پژوهش حاضر، سفالینه های لعاب پاشیده قرون اولیه اسلامی ایران، به روش نمونه گیری غیراحتمالی وضعی انتخاب شده و با اندیشه های اکسپرسیونیسم انتزاعی و نقاشی کنشی تطبیق داده شده است. هدف اصلی، شناخت ویژگی های زیبایی شناختی هنر ایرانی در تطبیق با اندیشه های هنر جدید می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی انجام شده و به این سوالات پاسخ می گوید که وجوه مشترک سفالینه های لعاب پاشیده منتخب با شاخص های اکسپرسیونیسم انتزاعی و نقاشی کنشی کدام اند، علل تشابهشان چیست و میزان آن چقدر می باشد؟ نتایج نشان می دهد میزان تطبیق این دو، قابل توجه و بین ۶۰ تا ۷۲ درصد می باشد. بیشترین شباهت آنها در شاخص های «تبدیل شدن سطح کار به یک رویداد هنری نه محلی برای ارائه عناصر تجسمی»، «وجود کنترل کلی بر فرآیند تصادفی رنگ گذاری و کاملا تصادفی نبودن اثر نهایی» و «نداشتن روایت مشخص» می باشد. اگرچه از زمان خلق این سفالینه ها تا پیدایش آن سبک مدرن حدود ۱۱۰۰ سال اختلاف زمانی وجود دارد، علل اصلی تشابه میان این سفالینه های منتخب با اندیشه های اکسپرسیونیسم انتزاعی و نقاشی کنشی، استفاده هنرمندان هر دو عصر از منابع الهام مشترک (آثار هنری چین)، دارا بودن شرایط اجتماعی و سیاسی مشابه (یاس و ناامنی ناشی از جنگ) و مبانی زیبایی شناسی مشابه (تمایل به انتزاع) می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهروز سهیلی اصفهانی
دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده پژوهش های هنر عالی و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران
محسن مراثی
استادیار گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
مهسا نجات
دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده پژوهش های عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران