بررسی تاثیر اقتدار معلم در افزایش یادگیری دانش آموزان مقطع دبیرستان دخترانه

آموزش تجربه ای مبتنی بر یادگیری است که به منظور ایجاد تغییرات نسبتا ماندگار در انسان صورت می پذیرد. آموزش می تواند موجب تغییر مهارت ها، دانش، بینش و رفتار اجتماعی گشته و از روش هایی چون ارائه سخنرانی، برگزاری سمینار، شبیه سازی، دوره های آموزشی و... انجام پذیرد. درآموزش فراگیران با تفکر هوشمند و خلاق باید ساختارهای فکری خود را اصلاح و در صورت ضرورت تعویض کنند. آموزش باید سبب ایجاد یک جو عدم تعادل گردد تا فراگیران بتوانند فرآیندهای فکری خود را بازنگری، تعویض و اصلاح کرده و یا دوباره آن را بسازند (دولان و شولر، ۲۰۱۷). فرایند تربیت و یاددهی- یادگیری به عنوان یکی از فعالیت های اساسی زندگی بشر، تاریخ تحول عمیق و پیچیده ای داشته است. عوامل بنیادی این فرایند همان یاددهنده (معلم) و یادگیرنده (شاگرد) است که به صورت پویا و با به کارگیری واسطه هایی نظیر گفتار شفاهی، کتاب و سایر آموزش افزار ها با هم رابطه برقرار می کنند تا هدف اصلی تربیت یعنی انتقال دانش، ارزش و مهارت در یک رابطه ی تعاملی دوسویه تحقق یابد. تحول تاریخی این فرایند به ظاهر ساده ولی در واقع پیچیده و دشوار نیز همواره وابسته به تحول دانش و فناوری بوده است (ابراهیم زاده، ۱۳۹۸). نحوه تعاملات در فرایند یاددهی-یادگیری به مرور زمان و با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل تازه ای به خود گرفته است. منظور از «اقتدار تخصص» این است که معلم از سوی شاگردان به عنوان فردی ماهر و متخصص شناخته می شود و سطح دانش وی بیشتر از خود آن ها برآورد می شود. دانش آموزان در کلاس معلمی که از لحاظ تسلط بر موضوع درس و توضیح و انتقال مطالب تواناست به ندرت اغتشاش و بی نظمی ایجاد می کنند.

کلیدواژه ها:

اقتدار معلم ، یادگیری ، کلاس های درس و پیشرفت تحصیلی.