ناامنی غذایی از نگاه کودکان؛ یک مطالعه کیفی در ایران

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 134

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FSSH01_072

تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1403

چکیده مقاله:

ناامنی غذایی به صورت دسترسی محدود یا نامطمئن به غذای با کفایت و ایمن یا ناتوانی در دسترسی به غذای مطلوب از طریق راههای پذیرفته شده اجتماعی گفته می شود ]۱.[ در اسناد بالادستی کشور، دستیابی به امنیت غذایی یکی از الویت ها در نظر گرفته شده است که از جمله آنها می توان به اصل ۳ بند ۱۲ قانون اساسی در برطرف نمودن هر نوع محرومیت در زمینه تغذیه ]۲[ و نیز محتوای سند چشم انداز ۱۴۰۴به برخورداری از امنیت غذایی اشاره نمود]۳.[ ناامنی غذایی یک نگرانی جهانی است . منابع موجود نشان می دهد که ۴۹% خانوارها و ۶۷% کودکان از ناامنی غذایی در ایران رنج می برند ]۴.[ مطالعات قبلی نشان می دهد که افراد داخل یک خانواده، درجات متفاوتی از ناامنی غذایی را تجربه می کنند. کودکان، یکی از گروههای آسیب پذیر هستند که ناامنی غذایی در آنها می تواند عوارض کوتاه و بلند مدت جسمی ، روانی و اجتماعی زیادی از جمله کم وزنی ، رژیم غذایی بی یا کم کیفیت ، کوتاه قدی و به سبب آن موقعیت ضعیف تحصیلی و شغلی ، غیبت از مدرسه و ترک تحصیل به دلیل کار، مشکل در تعاملات اجتماعی را در بر داشته باشد، ضمن آنکه تجاربی از جمله نگرانی ، استیگما و احساس شرمگینی را در کودک ایجاد می کند ]۵, ۶.[ تا سال ۲۰۰۳، محققین برای ارزیابی ناامنی غذایی کودک، از پاسخ های مادران یا افراد مراقبت کننده از آنها استفاده می کردند، حال آنکه مطالعات جدید نشان داده است که کودکان بالای ۷ سال ناامنی غذایی را درک کرده و می توانند آن را گزارش کنند. اولین بار Connell و همکارانش به ارزیابی ناامنی غذایی از خود کودکان پرداختند ]۷.[ مطالعات انجام شده در مکزیک ، ونزوئلا، تگزاس و کارولینای جنوبی همه حاکی از این است که مغایرتی بین پاسخ های مادران در مورد امنیت غذایی کودکان و پاسخ های خود کودکان وجود دارد ]۵, ۸-۱۰[ که علت این اختلاف را می توان تجربه متفاوت والدین و کودکان از ناامنی غذایی به خاطر نقش های مختلف افراد، میزان رشد، انتظارات و نیازها بیان کرد، لذا بهتر است که ارزیابی امنیت غذایی در سطح کودک و نه خانوار انجام شود که تا اکنون مطالعه ای در این زمینه در ایران انجام نشده است . به صورت کلی می توان اینطور برداشت کرد که با توجه به مطالعات انجام شده، درک کودکان از ناامنی غذایی به عوامل مختلفی از جمله سن کودک، بافت فرهنگی ، شرایط اقتصادی و اجتماعی ، تحصیلات والدین و سایر عوامل بستگی دارد. اکثر مطالعات نشان داده که کودکان بالاتر از ۱۰ سال توانایی درک ناامنی غذایی را دارند. هدف مطالعه حاضر تبیین تجربیات کودکان (مطلعین کلیدی ) و مادران در زمینه ناامنی غذایی کودکان بود.

نویسندگان

صبا نرم چشم

دانشکده تغذیه و رژیم شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران، گروه تغذیه جامعه، دانشجوی دکتری علوم تغذیه، تهران، ایران

پریسا امیری

مرکز تحقیقات تعیین کننده های اجتماعی سلامت، پژوهشکده علوم غدد درون ریز و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران،

فاطمه فیاض

دکتری آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، استاد

فاطمه تورنگ

دانشکده تغذیه و رژیم شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران، گروه تغذیه جامعه، دانشجوی دکتری علوم تغذیه، تهران، ایران گروه روانشناسی و علوم تربیتی، پژوهشکده زنان، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران، دکتری روانشناسی سلامت، استادیارمرکز تحقیقات سرطان ، پژوهشکده سرطان، دا

احمدرضا درستی مطلق

دانشکده تغذیه و رژیم شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران، گروه تغذیه جامعه، دکتری علوم تغذیه، استاد، تهران، ایران