اولویت بندی بخش های اقتصادی استان اصفهان از منظر اهمیت منابع آب و با لحاظ اهداف سه گانه اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی توسعه پایدار
محل انتشار: فصلنامه اقتصاد مقداری، دوره: 21، شماره: 1
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 69
فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JQE-21-1_006
تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1403
چکیده مقاله:
چکیده گستردهمقدمه:کمیابی و عدالت همواره از دغدغههای ذهنی بشر بوده است. نظام سرمایهداری در تقابل بین این دو مفهوم اولویت را بهرهبردای بهینه از منابع کمیاب قرار داد و تامین عدالت را به دستیابی دستآوردهای حاصل از رشد اقتصادی، موکول کرد. تجربه دهههای اخیر که به صورت تخریب محیطزیست، آلودگیهای فزاینده، نابودی گونههای مختلف حیوانی و گیاهی، تغییرات آب و هوایی و گرم شدن زمین، نمود یافت تردیدهایی را نسبت به رویکرد رشد افسارگسیخته منتج از نظام سرمایهداری ایجاد کرده و مفهومی تحت عنوان توسعه پایدار را به عنوان راه حل مقابله با این مشکلات مطرح میکند. مفهوم توسعه پایدار که در سال ۱۹۸۰ میلادی مطرح شد در واقع پاسخی به تاثیرات مخرب محیط زیستی و اجتماعی و در کل به مفهوم رشد اقتصادی بوده است، به گونه ای که این عقیده از جریانات محیط زیستی نشات گرفته است (ذاکریان و همکاران، ۱۳۹۲). بر مبنای ایده توسعهپایدار بهرهبرداری از فرصتهای توسعه با تعامل و سازگاری بین اهداف سه گانه (اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی)، میسر است. این رویکرد پایداری توسعه را مد نظر قرار میدهد که نشانه اهمیت یافتن توزیع عادلانه منافع رشد اقتصادی (اهداف اجتماعی و محیطزیستی) در عین توجه به کمیابی (اهداف اقتصادی) است. بر این اساس توسعه پایدار توسعه ای است که بتواند در دوره زمانی طولانی بدون اینکه خسارتی به محیط زیست وارد کند تداوم یابد (شفیعی، ۱۳۹۶). از این مقدمه میتوان نتیجه گرفت که در بهرهبرداری از منابع صرف توجه به منافع اقتصادی جایز نبوده و تامین اهداف سه گانه اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی، باید مد نظر قرار گیرد. از آنجایی که در سال های اخیر تداوم رشد اقتصادی به همراه توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت، تخریب بیشتر محیط زیست و کاهش منابع طبیعی کمیاب از جمله منابع آب را به همراه داشته است، این موضوع منجر به توجه بیشتر پژوهشگران به بعد محیط زیستی توسعه پایدار شده است. از بعد توسعه پایدار فعالیت هایی در اولویت قرار می گیرند که ضمن فراهم آوری بیشترین منافع اقتصادی، کمترین فشار را بر منابع آب و محیط زیست منطقه وارد کنند (نصراللهی و زارعی، ۱۳۹۶). با ورود ایران به جرگه کشورهای در حال توسعه مسائل محیط زیستی در کشور ما نیز ابعاد وسیع و نمایان تری به خود گرفت. اگرچه ایران برای غلبه بر چالش های محیط زیستی تدابیری اندیشیده است، اما فاصله با شاخص های جهانی زیاد است و به باور بسیاری از فعالان این عرصه، ایران در حال نزدیک شدن به یک بحران محیط زیستی چند جانبه است (رضایان قیه باشی و مرزبان، ۱۳۹۸). قرار گرفتن کشور ایران در منطقه خشک و نیمه خشک اقلیمی و توزیع ناهمگون بارش ها منجر به تشدید وضعیت کمبود آب در ایران شده است به گونه ای که افزایش تقاضا، کشور را با محدودیت عرضه منابع آبی روبرو کرده است.از اینرو باید در اولویت بندی فعالیت های اقتصادی به مسئله کمبود آب و سایر ملاحظات محیط زیستی توجه لازم صورت گیرد. در این راستا مطالعه حاضر به شناسایی و اولویت بندی فعالیت های اقتصادی استان اصفهان با استفاده از تعریف معیارهایی برای توسعه پایدار و با تاکید بر اهمیت منابع آبی پرداخته است. بدین منظور با تلفیق مدل های داده- ستانده و روش تاپسیس تصویری مناسب از اولویت بندی فعالیت های اقتصادی فراهم شده است. ساختار پژوهش به این صورت است که پس از بیان مقدمه در بخش دوم به تشریح مبانی نظری و ادبیات موضوع پرداخته شده است. و بخش سوم شامل مطالعات پیشین انجام گرفته در این زمینه است. در بخش چهارم به توضیح در مورد روش پژوهش، داده های پژوهش و چگونگی برآورد آنها پرداخته شده است. در بخش پنجم یافته های پژوهش ارائه شده و در نهایت بخش نهایی به نتیجه گیری کلی و ارائه پیشنهادات اختصاص یافته است. متدولوژی: پژوهش حاضر با تلفیق مدل داده – ستانده و روش تاپسیس و همچنین با در نظر گرفتن معیارهای شش گانه مصرف آب، مصرف انرژی، آلودگی ، شدت روابط بین بخشی، اشتغال زایی و ارزش افزدوه به اولویت بندی فعالیت های اقتصادی استان اصفهان پرداخته شده است.برای این منظور ابتدا جدول داده – ستانده ملی سال ۱۳۹۵ بانک مرکزی ایران و روش سهم مکانی sflq جدول داده ستانده استان اصفهان در بیست بخش برآورد شد. سپس با استفاده از ضرایب فزاینده داخلی استان، پیوندهای پسین و پیشین، آب بری مستقیم و غیرمستقیم، انرژی بری مستقیم و غیرمستقیم و اشتغال زایی مستقیم و غیرمستقیم بخش های اقتصادی استان محاسبه شد. روش وزن دهی شانون برای وزن دهی به معیارها مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت اولویت بندی بخش های استان اصفهان با استفاده از روش تاپسیس و معیارهای موردنظر مشخص شد. در ادامه به تشریح مراحل مختلف روش در پژوهش پرداخته شده است. مدل آنتروپی شانونبرای تعیین وزن هر یک از معیارهای مورد نظر در پژوهش موردبررسی از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. این روش جایگزین استفاده از نظرات خبرگان است و مزیت آن این است که نظرات و قضاوت های شخصی افراد در آن دخیل نبوده و بر مبنای ماتریس تصمیم، وزن هر یک از معیارها تعیین می شود (درستکار احمدی و دهقانی، ۱۳۹۹). مراحل تعیین وزن به وسیله آنتروپی شانون به طور خلاصه در ادامه تشریح شده است. ابتدا کلیه ماتریس های تصمیم با استفاده از رابطه (۱) نرمالایز و مقدار E (آنتروپی) با استفاده از رابطه (۲) برآورد می شود. (۱) j=۱, ۲,…, n در رابطه (۱) و (۲) مقادیر مورد بررسی در پژوهش و m و n به ترتیب تعداد بخش ها و شاخص های مورد بررسی در پژوهش را نشان می دهد. در ادامه به محاسبه بردار وزنی پرداخته می شود و با استفاده از رابطه (۳) وزن هر یک از معیارها تعیین می شود. مدل تاپسیسمدل تاپسیس به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه، روشی ساده اما کارآمد در اولویت بندی محسوب می شود. این روش، یکی از بهترین روش های تصمیم گیری چند شاخصه است که در این روش m گزینه به وسیله n روش مورد ارزیابی قرار می گیرد این تکنیک که از جمله مدل های جبرانی در بین روش های MCDM به شمار می رود، از یک منطق ریاضی پیروی می کند. این منطق در ابتدا «راه حل ایده آل مثبت» و «راه حل ایده آل منفی» را معرفی می کند، راه حل ایده آل مثبت راه حلی است که معیار سود را افزایش و معیار هزینه را کاهش می دهد و به تبع آن راه حل ایده آل منفی، ارزش عکس راه حل ایده آل مثبت را داراست. سپس تمامی گزینه های مورد بررسی با بهترین و بدترین گزینه مقایسه می شوند و فاصله خطی هر گزینه از بهترین گزینه و بدترین گزینه اندازه گیری می شود. در نهایت گزینه ای که بیشترین فاصله را از بدترین گزینه و کمترین فاصله را از بهترین گزینه دارا باشد، به عنوان گزینه برتر یا گزینه بهینه انتخاب می شود (خاتمی فیروزآبادی و همکاران، ۱۳۹۲).روش تاپسیس را می توان به صورت دنباله ای از گام ها به شکل زیر توصیف کرد:۱) محاسبه ماتریس تصمیم نرمال شده: گام اول این روش، تشکیل ماتریس تصمیم است. این روش شامل تعدادی معیار و گزینه است. یک ماتریس که معیارها در ستون قرار می گیرند و گزینه ها درسطر.(۴) ۲) محاسبه ماتریس تصمیم نرمال شده وزن دار شده: مقدار نرمال شده وزن دار شده به صورت رابطه (۵) محاسبه می شود که در آن وزن j امین معیار است و=۱ . ۳)تعیین جواب ایده آل مثبت وایده آل منفی: بد ین ترتیب بهترین پاسخ (A+) به عنوان گزینه ای انتخاب می شود که شامل بالاترین مقادیر معیارها باشد و بدترین پاسخ (A-) شامل کوچکترین مقادیر است. در رابطه (۶) O متناظر به معیارهای سودمندی و I متناظر به معیارهای هزینه بری است.۴) محاسبه اندازه های جداکننده: با استفاده از نرم اقلیدسی فاصله هر نقطه از جواب ایده آل (مثبت و منفی) بصورت رابطه (۷) برآورد خواهد شد.(۷) فاصله گزینه iام از ایده آل مثبت) (فاصله گزینه iام از ایده آل منفی) ۵) محاسبه نزدیکی نسبی به جواب ایده آل: نزدیکی نسبی گزینه نسبت به به صورت رابطه (۸) است. همچنین برقرار است.(۸) (۶) رتبه بندی اولویت ها: برای رتبه بندی گزینه ها با استفاده از می توان آنها را به صورت نزولی رتبه بندی کرد. به عبارتی هر گزینه ای که آن بزرگتر باشد اولویت بیشتری دارد (معظمی گودرزی و همکاران، ۱۳۹۳). یافتهها:برای نشان دادن اهمیت در نظر گرفتن همزمان معیار های متفاوت ، نتایج پژوهش با تکیه بر اهمیت منابع آب ، یکبار با استفاده از معیار آب بری و یکبار بدون استفاده از معیار آب بری اولویت بندی شده است. به عنوان مثال، در اولویت بندی بخش ها با در نظر گرفتن معیار آب بری، بخش کشاورزی در رتبه بیستم قرار دارد در صورتی که این رتبه در اولویت بندی بدون در نظر گرفتن معیار آب بری به رتبه دوم تبدیل شده است. همچنین در بخش «ساخت پوشاک، دباغی و پرداخت چرم» این معیار با در نظر گرفتن معیار آب بری از رتبه نهم به رتبه سیزدهم تنزل رتبه داشته است. یا بعبارت دیگر بخش های «ساخت منسوجات» و «ساخت محصولات از لاستیک و پلاستیک» در اولویت بندی با در نظر گرفتن معیار آب بری به ترتیب در رتبه هفتم و نهم قرار دارد در صورتی که رتبه این بخش ها در اولویت بندی بدون در نظر گرفتن معیار آب بری به رتبه پانزدهم و دوازدهم تبدیل شده است. در این میان اولویت بخش های «ساخت چوب و محصولات چوبی»، «ساخت ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی نشده در جای دیگر» و «ساختمان» ثابت باقی مانده است. نتیجه:نتایج حاصل که بررسی اولویت بندی بخش های اقتصادی با اهمیت بر مبنای معیار آب بری است نشان دهنده توجه در رتبه بندی بخش ها با تکیه بر این معیار است، به طوری که اولویت بیشتر بخش ها در این روش تغییر کرده است و این تغییرات در برخی بخش ها بسیار قابل ملاحظه است. به عنوان مثال، در اولویت بندی بخش ها با در نظر گرفتن معیار آب بری، بخش «کشاورزی» در رتبه بیستم قرار دارد در صورتی که این رتبه در اولویت بندی بدون در نظر گرفتن معیار آب بری به رتبه دوم منتقل شده است همچنین در بخش «ساخت پوشاک، دباغی و پرداخت چرم» این معیار با در نظر گرفتن معیار آب بری از رتبه نهم به رتبه سیزدهم تنزل رتبه داشته است. بنابراین تغییر در رتبه بندی بخش ها به میزان آب بری هر بخش وابسته است. همان طور که مشاهده شد در اولویت بندی بدون در نظر گرفتن معیار آب بری بخش کشاورزی در رتبه دوم قرار دارد در صورتی که اگه معیار آب بری در نظر گرفته شود رتبه این بخش به بیست منتقل شد. این امر ناشی از آب بری بالای این بخش است که این مسئله اهمیت توجه به معیار آب بری را نمایان می سازد. از اینرو لازم است اولویت بندی بخش های اقتصادی در هر منطقه متناسب با شرایط اقلیمی و آب و هوایی منطقه باشد و در این مناطق اقدام به ایجاد صنایع آب بر مانند صنایع فولاد و کشت محصولات با آب بری بالا که نیازمند استفاده بیشتر از منابع آبی هستند نشود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زهرا نصراللهی
استاد گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری دانشگاه یزد، یزد، ایران
الهام اپرا جونقانی
دانشجوی دکتری رشته علوم اقتصادی، گروه اقتصاد، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران .
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :