مقایسه تخیل در نقاشی های مکرمه قنبری و هوارد فینستر بر مبنای نظریه ژیلبر دوران
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 197
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ISAH-3-18÷_002
تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1403
چکیده مقاله:
در این پژوهش، ضمن مطالعه نظریه دوران، به طبقه بندی تخیل هنرمند خام و قرار دادن نمودهای تخیلات این هنرمندان طبق منظومه شبانه و روزانه دوران پرداخته می شود. هدف از این پژوهش، تحلیل آثار هنرمندان خام بر مبنای نظریه دوران است. پرسشی که در این پژوهش مطرح می شود این است که چگونه می توان تخیل هنرمند خام را درگزاره ها و ساختمان های از پیش تعیین شده منظومه روزانه و شبانه دوران طبقه بندی کرد؟ این پژوهش از نوع کاربردی و ماهیت آن، توصیفی تحلیلی، گردآوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و مشاهده تصاویر است. روش تحلیل کیفی است. نمونه گیری غیرتصادفی و گزینشی است. رویکرد تحقیق روان شناسی است. نتایج نشان می دهد که اثر مکرمه قنبری در منظومه روزانه قرار می گیرد. بین قطب های تخیل در این اثر رابطه ای تقابلی و ضد هم وجود دارد؛ به شکلی که بین دو قطب، تعامل و ارتباطی برقرار نمی شود. این نوع تفکر، یعنی تفکر دوقطبی اساس و زیربنای تخیل در اثر مکرمه قنبری را می سازد. بعد از طبقه بندی عناصر تخیلی اثر مربوط به هوارد فینستر، مشخص شد که این اثر در منظومه شبانه تخیلات قرار می گیرد . در نقاشی فینستر عناصر تخیلی به شکل تقابلی نسبت به یکدیگر قرار نمی گیرند، بلکه از قطبی به قطب دیکر در حرکت هستند. برعکس، در نقاشی قنبری نمادها و تصاویر تخیلی روبه روی هم و در تضاد با یکدیگر هستند و عملی قهرمانانه را تداعی می کنند. در نمادها و تصاویر نقاشی فینستر که به منظومه شبانه تخیلات مربوط می شود، به راحتی، استراحت و آرامش نزدیک است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اتحاد تخیلی در این دو اثر دیده نمی شود و این دو اثر را نمی توان در یک نظام تخیل قرار داد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
آسیه بروجردی
دانشجوی کارشناسی ارشد نقاشی، دانشکده هنر، موسسه آموزش عالی فردوس، مشهد، ایران.