نظریه مبادله اجتماعی (جورج هومنز)

در تاریخ علم جامعه شناسی تعابیر و برداشت های گوناگونی تحت عنوان نظریه مبادله ارائه شده است . در میان مردم شناسانی از قبیل فریزر و مالینوفسکی و در بین جامعه شناسانی چون اسپنسر، اشتراوس و مارسل موس نیز برداشتی از نظریه مبادله دیده می شود. امادر جامعه شناسی ، هومنز به عنوان موسس نظریه مبادله ، طرح جدیدی از نظر مبادله در جامعه شناسی آمریکایی داشته است . هومنزاز دریچه جامعه شناسی رفتاری به مطالعه مبادله با تاکید بر فردگرایی در مقابل جمع گرایی پرداخته است (آزاد ارمکی ، ۱۳۸۱).اندیشه جورج هومنز تحت عنوان مکتب مبادله در کتاب ”اشکال اولیه رفتار اجتماعی ” نخستین بار در سال ۱۹۶۱ چاپ و مطرحگردید. هدف هومنز از این کتاب، تبیین رفتار و نه توصیف آن است . وی تلاش دارد تا در نهایت بگوید تبیین رفتار را براساسمتغیرهای وابسته به تامل ، احساس، عاطفه و فعالیت صورت می گیرد( آزاد ارمکی ،۱۳۸۱).نظریه تبادلی جورج هومنز را می توان به عنوان واکنش در برابر انگاره ی واقعیت های اجتماعی و نظریه های جامعه شناختی مربوطبه آن، به ویژه کارکرد گرایی ساختاری ، به شمار آورد (ریتزر،۱۳۷۴). بدیهی است »روانشناسی تجربی « و» نظریه یادگیری « اسکینزدر طرح قضایای اساس نظریه مبادله در جامعه شناس نقش مهمی ایفا کرده است (توسلی ،۱۳۷۰).

کلیدواژه ها:

نظریه مبادله اجتماعی ، کنش متقابل ، جامعه اجتماعی ، ساخت گرایی ، کارکردگرایی