بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس راهنمای گلبرگ در مدل توانبخشی یکپارچه بر باورهای غیر منطقی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی ۳-۶ سال سال
محل انتشار: اولین همایش بین المللی و دومین همایش ملی زیستن با کیفیت از منظر روانشناسی، مشاوره و مددکاری اجتماعی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 89
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LQPPC02_038
تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1403
چکیده مقاله:
پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل توانبخشی یکپارچه، با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای غیر منطقی
مادران دارای فرزند کم توان ذهنی ۳ - ۶ سال در شهرستان لنجان در زمستان سال ۱۴۰۲ انجام شده است. طرح پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی
وبه صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود و ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین منظور ازبین جامعه
آماری این پژوهش که کلیه مادران دارای فرزند با معلولیت ذهنی در شهرستان لنجان که فرزندشان در موسسه نویددهندگان توانبخش شفا
تحت آموزش قرار داشتند بود، براساس معیارهای ورود وخروج پژوهش، تعداد ۳۰ نفر انتخاب وبه طور تصادفی در دوگروه آزمایش وکنترل
جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز (IBT). پس ازاجرای پیش آزمون،
شرکت کنندگان درگروه آزمایش طی ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای به صورت گروهی تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرارگرفتند. بعد از
اعمال متغیر مستقل بر گروه آزمایش، هر دو گروه مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ نتایج به وسیله نرم افزار SPSS و روش تحلیل کوواریانس
مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای غیر منطقی مادران
دارای فرزند کم توان ذهنی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تاثیر گذار بوده است وتغییرات گروه آزمایش درمقایسه باگروه کنترل
ازنظرآماری معنادارهستند (۰۰۱ / ۰ > p). همچنین درمان برمولفه های باورهای غیر منطقی (توقع تایید از دیگران، انتظارات بیش از حد از
خود، سرزنش خود، واکنش همراه با ناکامی، بی مسئولیتی هیجانی، بیش دلواپسی اضطرابی، اجتناب از مشکل، وابستگی، درماندگی برای
تغییر و کمال گرایی) نیز معنادار بوده است .
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فاطمه شیخ
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
محمدجواد کموشی
دانشجوی دکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، گروه روانشناسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
فاطمه ایزدی
کارشناس ارشد مشاوره خانواده، گروه مشاوره، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، فارس، ایران